چگونه از تحلیل کسب و کار در بازاریابی استفاده کنیم؟
چگونه از تحلیل کسب و کار در بازاریابی استفاده کنیم؟
• آیا باید از تحلیل کسب و کار در بازاریابی استفاده کرد؟
• آیا استفاده از تحلیل کسب و کار ارزش دارد یا صرفاً وقت تلف کردن است؟
بازاریابی یک جنبه گران قیمت اما حیاتی – صرف نظر از اندازه یا صنعت – برای هر کسب و کاری است. اگر مشکلی پیش بیاید، هزاران دلار در کمتر از یک ساعت هدر می رود!
تجزیه و تحلیل کسب و کار به شما کمک می کند تا مشکلات را درک کنید و حفره های کسب و کار خود را قبل از اینکه خیلی دیر شود ترسیم کنید. اما قبل از رسیدن به آنجا، باید اصول تحلیل کسب و کار و تحلیلگران کسب و کار را درک کنیم.
تحلیل کسب و کار چیست؟
تجزیه و تحلیل کسب و کار یک روش تحقیق برای شناسایی نیازهای کسب و کار و ارائه راه حل های مناسب برای هر یک از مشکلات مرتبط است. محدوده راهکار از بهبود مدیریت فرآیند گرفته تا نرم افزار تا برنامه ریزی استراتژیک.
تحلیل کسب و کار چیست؟ را مطالعه کنید.
تحلیل کسب و کار یعنی حل مسئل. برای بیان دقیق تر می توان گفت که نیازهای شما را برآورده می کند. این نیازها ممکن است از هر نوع یا اندازه ای باشد. به عنوان مثال، یک سازمان می خواهد یک فرآیند کسب و کار را بهبود بخشد. یا یک بخش، برای ایجاد مستندات محصول خود به ابزار جدیدی نیاز دارد. این مثال ها ممکن است در نگاه اول آسان به نظر برسند، اما تجزیه و تحلیل کسب و کار باید با سوالات زیادی سر و کار داشته باشد. به عنوان مثال: آیا موضوع توصیف شده موضوع واقعی است؟ موضوع در واقعیت چیست؟ چه نوع راه حل هایی وجود دارد و کدام بهترین است؟ آیا راهکار، واقعاً نیازی را که شرح داده شد برآورده کرده است و چقدر خوب انجام داده است؟
این بدان معنی است که:
تجزیه و تحلیل کسب و کار با اطلاعات زیادی سروکار دارد که شما باید آنها را تجزیه و تحلیل، مقایسه و اعتبار سنجی کنید. این بدان معناست که شما با همه افراد درگیر ارتباط برقرار می کنید و از همه منظرها به نیاز برای یافتن بهترین راهحل نگاه میکنید و فراموش نکنید که راهکارهایی را که پیدا کردهاید زیر سوال ببرید. از آنجایی که تجزیه و تحلیل کسب و کار طیف گسترده ای از روش ها، وظایف و مهارت ها را در بر می گیرد، مجموعه دانش تحلیل کسب و کار (BABOK) ایجاد شده است. این راهنما در حال حاضر در نسخه سوم موجود است و راهنمایی برای تجزیه و تحلیل کسب و کار ارائه می دهد. موسسه بین المللی تجزیه و تحلیل کسب و کار (IIBA)، یک سازمان غیرانتفاعی با بیش از 28000 عضو، آن را ایجاد کرده است.
تحلیل بازار چیست؟
تحلیل بازار، ارزیابی کمی و کیفی یک بازار است. به اندازه بازار هم از نظر حجم و هم از نظر ارزش، بخشهای مختلف مشتریان و الگوهای خرید، رقابت، و محیط اقتصادی از نظر موانع ورود و مقررات نگاه میکند.
چگونه تحلیل بازار انجام دهیم؟
اهداف بخش تحلیل بازار یک طرح کسب و کار این است که به سرمایه گذاران نشان دهد که:
• شما بازار خود را می شناسید؛
• بازار به اندازه کافی بزرگ است که بتواند یک تجارت پایدار ایجاد کند.
برای انجام این کار، طرح زیر را پیشنهاد می کنم:
• جمعیت شناسی و تقسیم بندی؛
• بازار هدف؛
• نیاز بازار؛
• رقبا؛
• موانع ورود؛
• مقررات.
اولین مرحله تحلیل شامل ارزیابی اندازه بازار است.
جمعیت شناسی و تقسیم بندی
هنگام ارزیابی اندازه بازار، رویکرد شما به نوع کسب و کاری که به سرمایه گذاران می فروشید، بستگی دارد. اگر طرح کسب و کار شما برای یک فروشگاه کوچک یا یک رستوران است، باید یک رویکرد محلی داشته باشید و سعی کنید بازار اطراف مغازه خود را ارزیابی کنید. اگر در حال نوشتن یک طرح تجاری برای یک رستوران زنجیره ای هستید، باید بازار را در سطح ملی ارزیابی کنید.
بسته به بازار خود، ممکن است بخواهید آن را به بخش های مختلف تقسیم کنید. این موضوع مهمی است که شما یا رقبایتان فقط روی بخشهای خاصی تمرکز کنید.
هنگام ارزیابی اندازه بازار باید به دو عامل توجه کنید: تعداد مشتریان بالقوه و ارزش بازار.
شکل 1: عوامل ارزیابی اندازه بازار
مشتری بالقوه
تعریف مشتری بالقوه به نوع کسب و کار شما بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر در حال افتتاح یک فروشگاه کوچک برای فروش مبلمان اداری هستید، بازار شما تمام شرکتهایی هستند که در محدوده تحویل شما هستند. مثلا، این احتمال وجود دارد که اکثر شرکتها تنها یک نفر مسئول خرید مبلمان باشند، از این رو شما اندازه این مشاغل را هنگام ارزیابی تعداد مشتریان بالقوه در نظر نگیرید. با این حال، هنگام ارزیابی ارزش بازار، آن را در نظر بگیرید.
ارزش بازار
تخمین ارزش بازار اغلب دشوارتر از ارزیابی تعداد مشتریان بالقوه است. اولین کاری که باید انجام دهید این است که ببینید آیا این رقم به صورت منتشر شده توسط یک شرکت مشاوره یا توسط یک نهاد دولتی در دسترس عموم است یا خیر. این احتمال وجود دارد که حداقل یک عدد را در سطح ملی پیدا کنید.
اگر نه، میتوانید تحقیقات بازار را بخرید یا خودتان آن را تخمین بزنید.
بازار هدف
بازار هدف، نوع مشتریانی است که شما در بازار هدف قرار می دهید، را نشان می دهد. به عنوان مثال، اگر جواهرات می فروشید، می توانید یک متخصص عمومی باشید یا تصمیم بگیرید که روی سطح بالا یا پایین بازار تمرکز کنید. این بخش زمانی مرتبط است که بازار شما دارای بخش های واضح با محرک های مختلف تقاضا باشد. در مثال جواهرات، ارزش برای پول یکی از محرکهای بازار پایین خواهد بود، در حالی که انحصار و پرستیژ باعث بالا رفتن قیمت میشود.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که با نگاه کردن به آنچه که تقاضا را افزایش می دهد، روی جنبه کیفی تر تحلیل بازار تمرکز کنیم.
نیاز بازار
این بخش بسیار مهم است زیرا جایی است که به سرمایهگذار بالقوه خود نشان میدهید که دانش دقیقی از بازار خود دارید. میدونی چرا میخرن!
در اینجا باید به جزئیات محرک های تقاضا برای محصول یا خدمات خود بپردازید. یکی از راههای بررسی اینکه یک راننده کیست، نگاه کردن به قهوه آماده است. یکی از محرک های قهوه، قوام است. قهوه ای که به صورت زنجیره ای خریداری می شود، لزوما بهتر از قهوه ای که از کافی شاپ مستقل همسایه می خرند نیست. اما اگر اهل منطقه نیستید، نمی دانید قهوه کافی شاپ مستقل چه ارزشی دارد. در حالی که میدانید که طعم قهوههای زنجیرهای مانند سایر مغازههای این زنجیره خواهد بود. از این رو اکثر افرادی که در حال حرکت هستند قهوه را به جای کافی شاپ های مستقل از فروشگاه-های زنجیره ای خریداری می کنند.
از نقطه نظر تاکتیکی نیز این بخش جایی است که باید مزیت رقابتی خود را بدون ذکر صریح در آن قرار دهید. در بخشهای بعدی طرح کسبوکارتان، کارهایی که میخواهید قبل از رسیدن به بخش استراتژی که در آن موقعیت بازار هستید را انجام دهید، توضیح میدهید، در مورد رقابت خود و نقاط قوت، ضعف و موقعیت آن در بازار صحبت کنید. کاری که می خواهید انجام دهید این است که خواننده را برای پذیرش موقعیت شما و سرمایه گذاری در شرکت شما آماده کنید.
برای انجام این کار، باید در این بخش برخی از محرک هایی را که رقبای شما روی آنها تمرکز نکرده است، برجسته کنید. یک مثال سریع برای یک کافیشاپ مستقل که توسط قهوهخانههای زنجیرهای احاطه شده است، این است که بگوییم علاوه بر سازگاری، که برای افرادی که در حال حرکت هستند مرتبط است، یکی دیگر از محرکهای تقاضای کافیشاپ، خود مکان است، همان چیزی که کافیشاپها از قبل بیشتر روی آن تمرکز می کردند؛ مکانی برای ملاقات مردم. سپس رقابت خود را ارائه می دهید و در بخش استراتژی توضیح دهید که به جای قهوه آماده، بر مردم محلی تمرکز کنید که به دنبال مکانی برای ملاقات هستند و عامل متمایز کننده شما اصالت و فضای فروشگاه محلی شما خواهد بود.
رقبا
هدف این بخش ارائه دیدی منصفانه از اینکه با چه کسی رقابت می کنید، است. شما باید موقعیت رقبای خود را توضیح دهید و نقاط قوت و ضعف آنها را شرح دهید.
ایده در اینجا این است که زاویه رقیب خود را با بازار تجزیه و تحلیل کنید تا نقطه ضعفی را پیدا کنید که شرکت شما بتواند در موقعیتیابی بازار خود از آن استفاده کند.
یکی از راههای انجام تحلیل این است که رقیب خود را در برابر هر یک از محرکهای کلیدی تقاضا برای بازار خود (قیمت، کیفیت، خدمات اضافی و غیره) محک بزنید و نتایج را در یک جدول ارائه دهید.
آیا به تجزیه و تحلیل کسب و کار نیاز دارید؟
همه مشاغل از مشکلات داخلی و خارجی رنج می برند. گاهی اوقات، مشکل در مقایسه با رویکرد شما به آن مشکل، خود مشکل کمتری است. اگر از استفاده از تجزیه و تحلیل اجتناب کنید، احتمالاً نمی توانید به روشی بهینه به مشکل نزدیک شوید.
تجزیه و تحلیل کسب و کار به جای پاسخگویی و معکوس کردن آسیب ناشی از یک مشکل فعال، به شما امکان می دهد تا به طور فعال مشکلات را در حالی که هنوز بیکار هستند بررسی کنید. پس از آن، اقدامات انجام شده برای بهبود سیستم های فعلی کسب و کار قابل دسترسی است و هر اقدام انجام شده (و همچنین نتیجه) مستند است.
چه کسی تحلیل های کسب و کار را انجام می دهد؟
یک تحلیلگر کسب و کار خدمات تحلیلی را برای همه مشاغل کارآفرینی، استارتاپی و شرکت های کوچک/متوسط ارائه می دهد. اگرچه برخی از تحلیلگران ممکن است فقط با نوع خاصی از ساختار یا صنعت کار کنند.
اکثر تحلیلگران کسب و کار پس از اخذ مدرک در زمینه بازرگانی، سیستم های اطلاعاتی، حسابداری، منابع انسانی یا زمینه های مشابه، فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند. پس از فارغ التحصیلی ، آنها ممکن است دوره های آموزشی دیگری برای صدور گواهینامه تجزیه و تحلیل کسب و کار بگذرانند و گواهینامه دریافت کنند.
برای تجزیه و تحلیل سنتی، من توصیه می کنم یک تحلیلگر کسب و کار را استخدام کنید که دارای تجربه یا سابقه اثبات شده برای بهبود سیستم های تجاری باشد. در صورت امکان، تحلیلگری را پیدا کنید که با سایر مشاغل در صنعت شما کار کرده است، زیرا آنها با مشکلات و راه حل های متناسب با شرایط شما آشنا خواهند شد.
چگونه تجزیه و تحلیل کسب و کار با بازاریابی رهگیری می کند؟
همانطور که قبلاً گفتم، یکی از جنبه های تجزیه و تحلیل کسب و کار شامل تبادل برنامه ریزی استراتژیک برای صاحبان مشاغل – مانند بازاریابی است.
بدون بازاریابی، مشتریان از محصول و خدمات شرکت جدید اطلاعی نخواهند داشت. روزهایی که می توانستید مغازه راه اندازی کنید و صف مشتریان هیجان زده بیرون از در داشته باشید، گذشته است. در حال حاضر، شرکت ها باید به فکر جستجوی مشتریان به صورت آنلاین و حضوری برای بستر فروش باشند.
متأسفانه بازاریابی از مراحل زیادی تشکیل شده است. از تحقیق در مورد بازارهای هدف گرفته تا انتخاب کانالهای مناسب (رسانههای اجتماعی، تبلیغات، پست مستقیم، و غیره) تا ابزارهای مناسب (کپینویسی، مقالات سفید، مطالعات موردی و غیره)، بسیاری از موارد ممکن است اشتباه پیش بروند.
به همین دلیل است که استفاده از تجزیه و تحلیل کسب و کار بسیار مهم است.
چرا از تحلیل کسب و کار در بازاریابی استفاده کنیم؟
تا زمانی که تحلیل های کسب و کار توسط تحلیلگران کسب و کار انجام می شود، نیازی نیست که شما در زمینه بازاریابی متخصص باشید. تا زمانی که رویکردهایی را که تحلیلگران استفاده می کنند را درک کنید، می توانید بازاریابی خود را به عنوان یک غیر تحلیلگر تقویت کنید.
یکی از ساده ترین ابزارهایی که تحلیلگران کسب و کار استفاده می کنند، تحلیل SWOT است . تجزیه و تحلیل SWOT مخفف 4 کلمه می باشد که این حروف نشان دهنده نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها هستند. و این یکی از اولین چیزهایی است که می توانید قبل، در طول و بعد از کمپین بازاریابی خود استفاده کنید.
مزایای اجرای تحلیل بازاریابی چیست؟
تجزیه و تحلیل بازاریابی می تواند ریسک را کاهش دهد، روندهای نوظهور را شناسایی کند و به درآمد پروژه کمک کند. شما می توانید در چندین مرحله از کسب و کار خود از تجزیه و تحلیل بازاریابی استفاده کنید، و حتی انجام آن در هر سال برای به روز بودن از تغییرات عمده در بازار می تواند مفید باشد.
تجزیه و تحلیل دقیق بازار معمولاً بخشی از طرح تجاری شما خواهد بود، زیرا به شما درک بیشتری از مخاطبان و رقبای شما می دهد و به شما کمک می کند تا استراتژی بازاریابی هدفمندتری بسازید.
اینها برخی دیگر از مزایای اصلی انجام تحلیل بازار هستند:
شکل 2: مزایای اجرای تحلیل بازار
• کاهش ریسک: با دانستن بازار میتوانید ریسکها را در کسبوکارتان کاهش دهید، زیرا درک درستی از روندهای اصلی بازار، بازیگران اصلی صنعت خود و آنچه برای موفقیت لازم است خواهید داشت، که همه اینها تصمیمات تجاری شما را تعیین میکند. برای کمک به محافظت بیشتر از کسب و کار خود، می توانید تجزیه و تحلیل SWOT را نیز انجام دهید که نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای یک کسب و کار را شناسایی می کند.
• محصولات یا خدمات هدفمند: زمانی که درک محکمی از آنچه که مشتریان به دنبال آن هستند، داشته باشید، در موقعیت بسیار بهتری برای ارائه خدمات به مشتریان خود قرار گرفته اید. وقتی میدانید مشتریان شما چه کسانی هستند، میتوانید از آن اطلاعات برای تطبیق پیشنهادات کسبوکارتان با نیازهای مشتریانتان استفاده کنید.
• روندهای نوظهور: پیشتاز ماندن در کسب و کار اغلب به این معناست که اولین کسی باشید که یک فرصت یا روند جدید را تشخیص می دهد، و استفاده از تجزیه و تحلیل بازاریابی برای ماندن در صدر روندهای صنعت، راه بسیار خوبی برای موقعیت خود برای استفاده از این اطلاعات است.
• پیش بینی درآمد: پیش بینی بازار جز کلیدی اکثر تحلیل های بازاریابی است، زیرا اعداد، ویژگی ها و روندهای آینده در بازار هدف شما را پیش بینی می کند که به شما ایده ای از سودی که می توانید انتظار داشته باشید می دهد و به شما امکان می دهد برنامه و بودجه کسب و کار خود را بر اساس آن تنظیم کنید.
• معیارهای ارزیابی: سنجش موفقیت کسب و کار شما خارج از اعداد خالص ممکن است دشوار باشد. تجزیه و تحلیل بازار معیارهایی را ارائه می دهد که براساس آنها می توانید شرکت خود و میزان عملکرد خود را در مقایسه با سایرین در صنعت خود قضاوت کنید.
• زمینه اشتباهات گذشته: تجزیه و تحلیل بازاریابی می تواند اشتباهات گذشته یا ناهنجاری های صنعت شما را توضیح دهد. به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل عمیق می تواند توضیح دهد که چه چیزی بر فروش یک محصول خاص تأثیر گذاشته است یا اینکه چرا یک معیار خاص به روشی که انجام می دهد عمل می کند. این می تواند به شما کمک کند تا از تکرار آن اشتباهات یا تجربه ناهنجاری های مشابه جلوگیری کنید، زیرا می توانید تجزیه و تحلیل کنید و توضیح دهید که چه چیزی و چرا اشتباه شده است.
• بهینه سازی بازاریابی: اینجا جایی است که تجزیه و تحلیل بازاریابی سالانه مفید است – تجزیه و تحلیل منظم می تواند تلاش های بازاریابی مداوم شما را نشان دهد و به شما نشان دهد که کدام جنبه از بازاریابی شما نیاز به کار دارد و در مقایسه با شرکت های دیگر در صنعت شما عملکرد خوبی دارند.
تجزیه و تحلیل بازار می تواند از بسیاری جهات برای کسب و کار شما مفید باشد، به خصوص اگر تجزیه و تحلیل های منظم انجام دهید تا مطمئن شوید که اطلاعات فعلی برای تلاش های بازاریابی خود دارید.
درک نقاط قوت کسب و کار به شما امکان می دهد تا تصمیمات بازاریابی آگاهانه ای بگیرید. به عنوان مثال، شاید شما مشتریان خوشحال زیادی داشته باشید که مکرراً در مورد محصولات یا خدمات شما صحبت می کنند. در این مورد، یک کمپین بازاریابی ایجاد شده توسط کاربر ممکن است بیشترین سود را برای شما داشته باشد.
حالا بیایید به نقطه مقابل نقاط قوت فکر کنیم. شاید یکی از نقاط ضعف کسب و کار شما قیمت باشد. مواد گران هستند و حاشیه سود شما پایین است، بنابراین به زودی قیمت ها را افزایش خواهید داد. در این مورد، شما هرگز نمی خواهید به بحث در مورد قیمت منجر شوید. ارزش محصول شما باید ابتدا مورد بحث قرار گیرد تا وقتی مشتری به قیمت رسید، احساس کند که تخفیف دریافت می کند، زیرا محصول بسیار خوب است.
همچنین می توانید فرصت ها را پس از پرداختن به نقاط قوت و ضعف شناسایی کنید. شاید بتوانید برای تعداد معینی از افراد تخفیف محدودی روی محصولات ارائه دهید. یا پنج نفر اول که در مورد محصولات شما می نویسند یک محصول جایزه دریافت می کنند (بیشتر مشتریان را تشویق می کند تا در مورد محصولات شما به صورت آنلاین صحبت کنند). فقط توجه داشته باشید برخی فرصت ها می توانند ایجاد شوند، فرصت های دیگر ظاهر می شوند و بدون هشدار ناپدید می شوند.
در مورد تهدیدات، اینجاست که بهبود سیستم ها مفید است. برای این بخش، شاید بهتر باشد قبل (و بعد از) کمپین یک تحلیلگر بیاورید، زیرا بخش بزرگی از شرح وظایف آنها یافتن نشت در سیستم ها و توصیه اقدامات برای رفع آن است. تهدیدها موفقیت کسب و کار شما را تضعیف می کنند و می توانند به جنبه بازاریابی نیز نفوذ کنند.
سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل کسب و کار برای استفاده در بازاریابی
SWOT یکی از سادهترین تحلیلهایی است که هر کسی میتواند با آموزش کم و بدون نیاز به ادامه کار انجام دهد. ابزارهای تحلیلی دیگری نیز وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید، به خصوص اگر می خواهید قبل و بعد از کمپین بازاریابی بعدی خود به عمق بیشتری بروید.
تحلیل گران کسب و کار از تکنیک های مختلف برای ارزیابی مشتریان خود استفاده می کنند. در اینجا فقط چند مورد از محبوب ترین آنها ذکر شده است.
تجزیه و تحلیل SWOT
نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها، چهار عنصر تحلیل SWOT هستند. نقاط قوت و ضعف عوامل “داخلی” هستند، در حالی که تهدیدها و فرصت ها عوامل “خارجی” هستند. تحلیل گر کسب و کار هر عنصر را به یک ربع اختصاص می دهد و داده ها را به عنوان پاسخ برای هر ربع قرار می دهد. تحلیل SWOT امروزه یکی از پرکاربردترین تکنیک های تحلیل کسب و کار است.
شکل 3: تجزیه و تحلیل SWOT
تجزیه و تحلیل PESTLE
PESTLE مخفف عبارت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، قانونی و زیست محیطی (Political, Economic, Social, Technological, Legal and Environmental) است. هر یک از این عناصر بر تصمیمات کسب و کار تأثیر می گذارد.
تحلیل گران کسب و کار از تکنیک تجزیه و تحلیل PESTLE برای شناسایی عناصر در محیط عملیاتی سازمان استفاده می کنند و همچنین برای تجزیه و تحلیل اینکه چگونه آن جنبه های PESTLE بر عملکرد آینده سازمان تأثیر می گذارد.
PESTLE را می توان در کنار SWOT، برای شناسایی فرصت ها و تهدیدهای خارجی برای یک کسب و کار استفاده کرد.
آنالیز MOST
MOST مخفف ماموریت، هدف، استراتژی و تاکتیک (Mission, Objective, Strategy, Tactics) است.
مأموریت یک سازمان به هدف و اهداف آینده آن مربوط می شود. در صورتی که ماموریت مشخص باشد، تحلیل و ارزیابی اجزای باقی مانده آسان تر است.
اهداف، اهداف فردی هستند که به کسب و کار کمک می کنند تا به ماموریت خود دست یابد. اهداف باید SMART باشند؛ یعنی خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و زمان بند.
استراتژی یک سازمان، مراحلی است که برای دستیابی به اهداف و انجام ماموریت خود انجام می دهد.
تاکتیک ها، روش هایی هستند که یک سازمان برای اجرای استراتژی خود استفاده می کند.
طوفان فکری
این یک فعالیت گروهی و یکی از پرکاربردترین تکنیک ها در تحلیل کسب و کار است. این یک استراتژی خلاقانه است که در آن گروهی از افراد گرد هم می آیند تا ایده تولید کنند، علل ریشه ای را تجزیه و تحلیل کنند و برای مسائل راه حل ارائه دهند. طوفان فکری همراه با سایر تکنیک های تحلیل کسب و کار مانند تحلیل SWOT و تحلیل MOST استفاده می شود.
آنالیز MoSCow
روش MoSCoW یک رویکرد چهار مرحله ای برای اولویت بندی الزامات پروژه است که بهترین بازگشت سرمایه (ROI) را ارائه می دهد.
شکل 4:معنای نشانه های آنالیز MoSCow
Case Modeling
مدلسازی نمونه، با استفاده از اینفوگرافیک نشان می دهد، چگونه یک کسب و کار باید در یک سیستم پیشنهادی از طریق تعاملات کاربر عمل کند. این بیشتر در پروژه های توسعه نرم افزار و در مرحله طراحی برای تبدیل الزامات کسب و کار به مشخصات عملی در یک پروژه توسعه موجود استفاده می شود.
CATWOE
CATWOE مخفف مشتریان، ذینفعان، فرآیند تحول، جهان بینی، مالکان و محدودیت های محیطی (Customers, Actors, Transformation Process, World View, Owner, Environmental) است.CATWOE ، ذینفعان کلیدی را برجسته می کند و دیدگاههای ذینفعان مختلف را در یک پلت فرم واحد گرد هم میآورد. این تکنیک توسط تحلیل گران کسب و کار برای ارزیابی اینکه هر تغییر پیشنهادی چگونه بر طرف های مختلف تأثیر می گذارد استفاده می شود.
شش کلاه تفکر
این روش تجزیه و تحلیل کسب و کار، تفکر گروه را با تشویق آنها به ارزیابی ایده ها و دیدگاه های مختلف هدایت می کند. شش “کلاه” رنگی شخصیت های مختلف را نشان می دهد، از تیپ های خلاق گرفته تا متفکران منطقی.
شکل 5: شش کلاه تفکر
نحوه انجام تحلیل بازار
در حالی که انجام تحلیل بازاریابی فرآیند پیچیده ای نیست، تحقیقات اختصاصی زیادی را می طلبد، بنابراین آماده باشید تا زمان قابل توجهی را به این فرآیند اختصاص دهید.
این هفت مرحله برای انجام تحلیل بازار است:
شکل 6: مراحل انجام تحلیل بازار
1. هدف خود را مشخص کنید.
دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است تحلیل بازار را انجام دهید، مانند ارزیابی رقبای خود یا درک بازار جدید. دلیل شما هر چه که باشد، مهم است که فوراً آن را تعیین کنید تا در طول فرآیند در مسیرتان قرار بگیرید. با تصمیم گیری در مورد اینکه هدف شما داخلی است – مانند بهبود جریان نقدی یا عملیات تجاری – یا خارجی است – مانند جستجوی وام تجاری- شروع کنید. هدف شما نوع و میزان تحقیق شما را تعیین می کند.
2. در مورد وضعیت صنعت تحقیق کنید.
بسیار مهم است که یک طرح کلی از وضعیت فعلی صنعت خود درج کنید. با استفاده از معیارهایی مانند اندازه، روندها و رشد پیشبینیشده، با دادههای فراوان برای پشتیبانی از یافتههای شما، جایی که به نظر میرسد صنعت در حال حرکت است، درج کنید. همچنین می توانید یک تحلیل مقایسه ای بازار انجام دهید تا به شما کمک کند مزیت رقابتی خود را در بازار خاص خود پیدا کنید.
3. مشتری هدف خود را شناسایی کنید.
همه در دنیا مشتری شما نخواهند بود ، و تلاش برای علاقه مند کردن همه به محصولتان باعث اتلاف وقت شما خواهد شد. در عوض، با استفاده از تجزیه و تحلیل بازار هدف، تصمیم بگیرید که چه کسی به احتمال زیاد محصول شما را می خواهد و تلاش خود را در آنجا متمرکز کنید. شما می خواهید اندازه بازار خود را بدانید، مشتریان شما چه کسانی هستند، از کجا آمده اند و چه چیزی ممکن است بر تصمیمات خرید آنها تأثیر بگذارد، با توجه به عواملی مانند این:
• سن
• جنسیت
• محل
• اشتغال
• تحصیلات
• منافع
در طول تحقیق خود، ممکن است در نظر داشته باشید که یک پروفایل یا شخصیت مشتری ایجاد کنید که منعکس کننده مشتری ایده آل شما باشد تا به عنوان الگویی برای تلاش های بازاریابی شما باشد.
4. رقبای خود را درک کنید.
برای موفقیت، باید درک خوبی از رقبای خود داشته باشید، از جمله اشباع بازار آنها، کارهایی که آنها متفاوت از شما انجام می دهند و نقاط قوت، ضعف و مزیت های آنها در بازار. با فهرست کردن همه رقبای اصلی خود شروع کنید، سپس آن لیست را مرور کنید و یک تحلیل SWOT از هر رقیب انجام دهید. آن تجارت چه چیزی دارد که شما ندارید؟ چه چیزی باعث می شود یک مشتری آن کسب و کار را به جای شما انتخاب کند؟ خود را به جای مشتری بگذارید.
سپس، لیست رقبای خود را از بیشترین تا کم خطرترین رتبه بندی کنید و در مورد جدول زمانی برای انجام تجزیه و تحلیل SWOT منظم در مورد تهدید کننده ترین رقبای خود تصمیم بگیرید.
5. داده های اضافی را جمع آوری کنید.
با تجزیه و تحلیل های بازاریابی، اطلاعات دوست شما هستند شما هرگز نمی توانید داده های زیادی داشته باشید. مهم است که داده هایی که استفاده می کنید معتبر و واقعی باشند، بنابراین مراقب باشید که اعداد خود را از کجا دریافت می کنید. اینها برخی از منابع داده های تجاری معتبر هستند:
• اداره آمار کار ایالات متحده
• اداره سرشماری ایالات متحده
• سایت های تجاری ایالتی و محلی
• مجلات تجاری
• تجزیه و تحلیل SWOT خودتان
• بررسی بازار یا پرسشنامه
6. داده های خود را تجزیه و تحلیل کنید.
بعد از اینکه تمام اطلاعاتی را که می توانید جمع آوری کردید و صحت آنها را تأیید کردید، باید داده ها را تجزیه و تحلیل کنید تا برای شما مفید باشد. تحقیقات خود را در بخش هایی سازماندهی کنید که برای شما منطقی است، اما سعی کنید بخش هایی را برای هدف، بازار هدف و رقابت خود در نظر بگیرید.
اینها عناصر اصلی تحقیق شما هستند:
• مروری بر اندازه و نرخ رشد صنعت شما
• درصد سهم بازار پیش بینی شده کسب و کار شما
• یک چشم انداز صنعتی
• روند خرید مشتری
• رشد پیش بینی شده شما
• مشتریان چقدر حاضرند برای محصول یا خدمات شما بپردازند
7. تحلیل خود را عملی کنید.
هنگامی که کار ایجاد یک تحلیل بازار را انجام دادید، زمان آن فرا رسیده است که آن را واقعاً برای شما مفید کنید. در داخل به دنبال جایی باشید که می توانید از تحقیقات و یافته های خود برای بهبود کسب و کار خود استفاده کنید. آیا کسبوکارهای دیگری را دیدهاید که کارهایی را انجام میدهند که دوست دارید در سازمان خودتان پیادهسازی کنید؟ آیا راه هایی برای موثرتر کردن استراتژی های بازاریابی شما وجود دارد؟
اگر تجزیه و تحلیل خود را برای اهداف خارجی انجام داده اید، تحقیقات و داده های خود را در یک سند به راحتی قابل خواندن و هضم سازماندهی کنید تا به اشتراک گذاری آن با وام دهندگان آسان تر شود.
مطمئن شوید که تمام اطلاعات و تحقیقات خود را برای تجزیه و تحلیل بعدی خود حفظ می کنید و هر سال یک یادآوری تقویم را در نظر بگیرید تا در صدر بازار خود باقی بمانید.
شکل 7 : جایگاه تحلیل گر کسب و کار در بازاریابی
جمع بندی
تجزیه و تحلیل کسب و کار یک رشته تحقیقاتی است که برای رفع مشکلات در سیستم های تجاری و ارائه منابع بهینه برای بهبود آن سیستم ها طراحی شده است. در بیشتر موارد، یک تحلیلگر کسب و کار آموزش دیده استخدام می شود تا عملیات کسب و کار را بررسی کند، پیشرفت ها را پیشنهاد دهد و روند را مستند کند. با این حال، وقتی صحبت از بازاریابی به میان می آید، آنها ممکن است بهترین فرد برای این کار نباشند.
تجزیه و تحلیل کسب و کار در بازاریابی، میزان موفقیت کمپین بازاریابی بعدی شما را بهبود می بخشد. شما می توانید از بسیاری از ابزارهای رایج تجزیه و تحلیل تجاری مانند تجزیه و تحلیل SWOT استفاده کنید. هر تجزیه و تحلیل هدف خاصی دارد و ممکن است همه آنها برای چیزی که به دنبال آن هستید ضروری نباشد.
اگرچه نیازی به استفاده از تجزیه و تحلیل کسب و کار در کمپین بازاریابی بعدی خود ندارید، اما می تواند اطلاعات ارزشمندی را برای ارتقاء کمپین شما به سطح دیگری ارائه دهد. اگر وقت و منابع دارید، حتماً دنبال آن بروید.
دیدگاهتان را بنویسید