21 مهارتهای اساسی مدیر پروژه در سال 2022
بخش اول – مهارت های سخت
برخی افراد به طور طبیعی دارای مهارت های مدیریت پروژه هستند. توانایی ذاتی برای منظم نگه داشتن کارها و نگه داشتن افراد در یک محیط تیمی ارزشمند است و شما در واقع می توانید از این طریق امرار معاش کنید. برای تبدیل این نقاط قوت به تخصص بعنوان مدیر پروژه، مهارت های مدیریت پروژه را شناسایی و تقویت کنید.
مهارتهای مدیریت پروژه چیست؟
برای اینکه یک مدیر پروژه موفق باشید، به انواع مهارتهای سخت و نرم نیاز دارید.
مهارتهای نرم آنهایی هستند که میتوانید از طریق هر آموزش یا تجربه کاری آنها را توسعه دهید، و به شما کمک میکنند خلق و خوی مناسبی برای مدیریت پروژه داشته باشید. مهارتهای سخت، مهارتهایی هستند که باید بهطور خاص برای این نقش بیاموزید، و میتوانید آنها را از طریق آموزش مدیریت پروژه یا در حین کار به عنوان مدیر پروژه یاد بگیرید.
همچنین باید تکنیکها و ابزارهای رایج مدیریت پروژه را یاد بگیرید، که میتوانید از طریق آموزش یا تجربه کاری به دست آورید. در واقع، شما فهرستی از مهارتهای مدیریت پروژه را میخواهید. اما فراتر از آن، با اطمینان می توانم بگویم که شما واقعاً می خواهید مهارت های مدیریت پروژه را داشته باشید تا شما را بعنوان فردی حرفه ای وارد یک شغل عالی کند.
بنابراین، صرف دانستن مهارت ها کافی نیست.
شما به نمونه های خاصی از مهارت های مدیریت پروژه نیاز دارید که بتوانید آنها را توسعه دهید، درک عمیقی از چرایی اهمیت آنها و منابعی برای کمک به شما در توسعه آنها بیابید.
ما در این مقاله مهارت هایی را به شما خواهیم آموخت تا بتوانید یک مدیر پروژه عالی باشید. همانطور که پیش تر گفته شد، این مهارت ها در سه بخش مهارت های سخت، نرم و ویژگی های شخصیتی تقسیم بندی شده اند.
جدول 1: انواع مهارت های مورد نیاز مدیر پروژه
مهارتهای سخت مدیریت پروژه و نحوه توسعه آنها
• همه مهارتهای سخت مدیریت پروژه در مورد شایستگی است.
• مهارتهای سخت مدیریت پروژه با توانایی فنی عملی شما مشخص می شود: ابزارها، تکنیکها و روشهایی که میتوانید اجرا کنید.
• اگر در مدیریت پروژه تازه کار هستید، مهارت های سخت ساده ترین چیزهایی است که باید یاد بگیرید.
• اگر در PM تازه وارد نیستید، در حال آموزش برای توسعه مهارت های ضروری مدیریت پروژه قبل از رفتن به سایر مهارت ها هستید.
1. خواندن، نوشتن و محاسبات
خواندن، نوشتن و محاسبات سریع، دقیق و واضح، بسیار مهم هستند.
هر مدیر پروژه خوب باید بتواند مهارتهای پیشرفته خواندن، نوشتن و محاسبات را به کار بگیرد. آیا می توانید یک پیشنهاد را بخوانید و فوراً مسائل فنی یا حقوقی موجود در متن را درک کنید؟ آیا می توانید یک خلاصه پروژه قوی بنویسید که هر تیمی بتواند آن را بفهمد و طبق آن اجرا کند؟ آیا می توانید محاسبات بودجه و هزینه را بررسی کنید و اشتباهات را قبل از تبدیل شدن به یک مشکل بزرگتر تشخیص دهید؟
خواندن، نوشتن و محاسبات، مهارت های سختی هستند که به طور مکرر در سرتاسر دبستان و حتی بعد از دبیرستان به ما آموزش داده می شوند. با این حال، وقتی ما بالغ میشویم، اگر به طور منظم از این مهارت ها استفاده نکنیم، ممکن است کسل کننده شوند.
این مهارت ها به راحتی می تواند راکد شوند. لازم است تا یک مدیر پروژه قدرتمند اقداماتی را انجام دهد تا اجازه ندهد این اتفاق بیفتد.
- چگونه مهارتهای خواندن، نوشتن و محاسبات را توسعه دهیم؟
بیشتر بخوانید، شما می توانید هر چیزی را بخوانید، فقط برای اینکه مهارت خود را به روز نگه دارید، اما ما این کتاب ها را به مدیران پروژه توصیه می کنیم. حتی فقط 30 دقیقه مطالعه در روز کمک زیادی به حفظ تازگی آن قسمت از مغز شما می کند و همچنین می تواند باعث شود طولانی تر زندگی کنید.
نوشتن را تمرین کنید. بر روی املاء، دستور زبان و نگارش خود کار کنید. از دیگران بخواهید تا نوشته شما را تصحیح کنند.
محاسبات اولیه را تمرین کنید. هیچ کس از شما انتظار ندارد که معادلات مثلثات پیشرفته را به خاطر بسپارید، اما لازم است که بتوانید جمع و تفریق اولیه را به خاطر بسپارید و همچنین توانایی حل مشکلات در ضرب و تقسیم های سخت تر را تمرین کنید.
2. مدیریت فرآیند
توانایی طرح ریزی فرآیندهای حیاتی و کنترلی در یک اکوسیستم پروژه.
حیاتی ترین فرآیندهای شرکت شما چیست؟ برای بسیاری، فرآیندهای تجاری شامل موارد زیر است:
• منابع
• صورتحساب
• راه اندازی پروژه
• تحویل پروژه
• بودجه بندی
• بررسی ها، گزارش ها و ارزیابی ها
بنابراین، مدیریت فرآیند راهی برای فهرستنویسی همه این فرآیندها، دریافت دید کلی از همه آنها و انتشار دانش در مورد هر موضوع در صورت نیاز است.
شکل 1: مهارت مدیریت فرایند
- چگونه مهارتهای مدیریت فرآیند را توسعه دهیم؟
اگر در تلاش برای درک عظمت «مدیریت فرآیند» هستید، تنها نیستید. طبیعتاً مدیریت فرآیند مستلزم متعادل کردن تعداد زیادی از اسناد در حال تغییر است. برتری در مدیریت فرآیند، یک راه مطمئن برای برجسته شدن به عنوان یک مدیر پروژه است؛ زیرا یک امر بسیار دلهره آور میباشد.
یکی از راههای کسب این مهارتها، انتخاب گواهی نامه مدیریت فرایند است. شش حوزه دانش که اکثر گواهینامه ها آن را پوشش می دهند و برای سازمان ها ارزشمند هستند، عبارتند از:
• مفاهیم فرآیند
• بهبود فرایند
• اندازه گیری فرآیند
• مدلسازی فرآیند
• فن آوری های فرآیندی
• سازمانی فرآیند گرا
دیدگاه دیگر برای انتخاب بهترین مهارت ها، بررسی مهارت های لازم در طول چرخه حیات پروژه برای مدیریت فرآیند است. شما با یادگیری این مهارت ها می توانید بهترین نامزد برای این شغل باشد.
جدول 2: مهارت های مدیریت فرایند طبق مراحل چرخه حیات پروژه
3. آغاز پروژه
آغاز پروژه بر هماهنگی چشم انداز و رویکرد تاثیر گذار است.
قبل از اینکه پروژه ای وجود داشته باشد، یک نفر باید اولین گام را بردارد؛ یک طرح، یک سند رسمی شروع پروژه، یک ایده، یک شروع، یک جلسه کشف، یا حتی به اندازه کافی کنجکاو باشد که متوجه حوزه ای از کسب و کار شود و بتواند باعث بهبودی شود.
چرا یک پروژه جدید را آغاز کنیم؟ یک نظرسنجی مدیریت پروژه استرالیایی AIPM و KPMG در سال 2018 نشان می دهد که نیاز به تجدید زیرساخت، به دلایل انطباق یا مقرراتی و یا توسعه یک محصول جدید، تنها چند مورد از مهمترین دلایل ذکر شده است.
به عنوان یک مدیر پروژه، شروع یک پروژه اغلب به عهده شماست. پروژه ها در حوزه مدیریت پروژه هستند و بنابراین یادگیری نحوه برانگیختن آنها و نحوه شروع درست آنها به نفع شماست.
- چگونه مهارتهای آغاز پروژه را توسعه دهیم؟
چندین مهارت فرعی در راه اندازی پروژه ها وجود دارد که شامل خرید و تراز کردن، تنظیم ابزار و اسناد پروژه، جمع آوری یا تخصیص منابع مناسب، و انتقال چشم انداز پروژه به افراد مناسب است.
یکی از مهارتهای سختی که باید روی آن تمرکز کنید، این است که بتوانید پروژه خود را به گونهای ارائه کنید که همه ذینفعان کلیدی همتراز شده و از پروژه حمایت کنند.
ابتدا بیاموزید که چگونه یک پیشنهاد پروژه متمایز بنویسید. این کار، نقش مهمی در به جریان در آوردن ایده های شما دارد. یادگیری تجزیه و تحلیل کسب و کار BABOK، به شما کمک می کند تا ایده های خود را به پروژه تبدیل کنید، یا می توان گفت که شما توانایی شناسایی یک مشکل و سپس ارائه راه حلی که به بهترین وجه برای رسیدگی به آن مشکل را پیدا خواهید کرد.
در مرحله بعد، یاد بگیرید که چگونه پروژه ها را آغاز کنید (چگونه برای یک جلسه آغاز پروژه برنامه ریزی، رهبری و پیگیری کنید) تا پروژه با بیشترین شانس موفقیت شروع شود.
شکل 2: رسیدن به هدف کسب و کار با مهارت آغازگری مدیر پروژه
4. برنامه ریزی پروژه
برنامه ریزی یک دوره که اهداف را در چارچوب محدودیت ها برآورده می کند.
برنامه ریزی صحیح یعنی برنامه همه چیز از متا تا میکرو. برنامهریزی واضحی در مقیاس بزرگ وجود دارد که ما برای ایجاد برنامههای جلسه، بیانیههای کاری، تخمینها، جدول زمانی، برنامههای منابع و خلاصهها به آن نیاز داریم.
علاوه بر این، امور پیش پا افتاده تری نیز وجود دارد: برنامه ریزی برای روز خود، ابتدا با چه کسانی صحبت می کنید و چگونه می خواهید برای به روز نگه داشتن اسناد وضعیت خود وقت بگذارید. میزانی که می توانید به طور مؤثر برنامه ریزی کنید، مستقیماً بر توانایی پروژه برای موفقیت تأثیر می گذارد. مهم نیست که چقدر در اجرا خوب باشید، بدون اینکه بتوانید یک پروژه را به درستی برنامه ریزی کنید، پروژه موفق نخواهد شد.
مهارت برنامه ریزی مدیریت پروژه برای تسلط بر برنامه ریزی به حدی است که شما همیشه ده قدم جلوتر هستید و همیشه می دانید “قدم بعدی چیست” ، که این موضوع نه تنها برای موفقیت پروژه بلکه برای مدیریت بحران ها نیز کاربرد دارد.
- چگونه مهارتهای برنامه ریزی پروژه را توسعه دهیم؟
چیزی که در مورد برنامه ریزی پروژه و به طور کلی “برنامه ریزی” به عنوان یک مفهوم گسترده وجود دارد، این است که هیچ راه واحدی برای انجام کارها وجود ندارد. بنابراین، برای توسعه این مهارت، با استفاده از موارد مختلف، یادگیری خود را متنوع کنید و ببینید کارشناسان مختلف چه می گویند.
به یاد داشته باشید، در برنامه ریزی همیشه یک عنصر آزمون و خطا وجود دارد. هرگز از شکست خوردن و یادگیری نترسید.
5. زمان بندی
توانایی توالی افراد مناسب در پروژه در زمان مناسب.
زمان بندی پروژه به معنای ایجاد تقویمی است که نشان می دهد چه کسی چه کاری را در چه زمانی انجام می دهد که میتواند یک ساختار تفکیک کار در اکسل، یک نمودار گانت در ابزار زمانبندی پروژه انتخابی شما، یا هر شکل دیگری از زمانبندی در پروژه باشد. مدیران پروژه مسئول تعیین نقاط عطف پروژه خواهند بود و مشخص می کنند چه زمانی کارها باید انجام شوند و چه وظایفی به چه کسانی وابسته است.
شکل 3: استفاده از گانت چارت در مدیریت زمان بندی
قدرت برنامه ریزی خوب این است که تعیین می کند چه کسی نماینده تیم شما در ساعات مختلف، در روزهای مختلف و در وظایف مختلف است. برنامهریزی حرفهای به شما کمک میکند تا از دامهای معمول برنامهریزی مانند، تنظیمات لحظه آخری، سردرگمی کارکنان، شیفتهای سخت و فشرده، اضافه کاری خارج از کنترل و کارهای اورژانسی دوری کنید.
یک مدیر پروژه باید نیروی انسانی تیم خود را برای انطباق با تمام نقش ها، وظایف و مسئولیت ها تقسیم کند. برای مثال، اگر برای آخر هفته حضور کارکنان در محل پروژه مورد نیاز باشد، یک مدیر پروژه تعیین خواهد کرد که چه کسی در هر شیفت شرکت خواهد کرد.
- چگونه مهارتهای زمان بندی را توسعه دهیم؟
طبق نظرسنجی جهانی سالانه موسسه مدیریت پروژه (PMI)، سازمانهایی که یکی از انواع روششناسی مدیریت پروژه را به کار میگیرند، احتمالاً طبق برنامه زمان بندی باقی میمانند.
یکی از بهترین کارهایی که می توانید برای یادگیری مهارت برنامه ریزی پروژه انجام دهید، مطالعه روش مدیریت پروژه ترجیحی خود و یادگیری معنای “زمان بندی” در آن زمینه است.
مقاله “9 تا از محبوب ترین روش های مدیریت پروژه که ساده ساخته شده اند” بزودی منتشر می شود.
6. توسعه اسناد و مدارک
برای هزینه ها، جدول زمانی، محدوده، ذینفعان و قرارداد.
مستند سازی، فرآیند ثبت فرآیندهای شما است که توسط دیگران قابل دسترسی، بررسی و تکرار می باشد. برای یک مدیر پروژه، دانستن نحوه انجام مستندات مناسب تنها نیمی از کار است (همچنین باید بدانید که چقدر به آن نیاز دارید تا از صرف زمان و انرژی بیش از حد جلوگیری کنید.)
مانیفست چابک “خروجی کارا بر مستندسازی جامع” را ارجحیت می دهد. معنی آن چیست؟ به این معناست که مستندات لازم است اما در تهیه آن زیاده روی نکنید. یک محصول کاربردی همیشه اولویت اول است.
مقاله “صفر تا صد بیانیه و اصول مدیریت چابک Agile” را بخوانید.
بنابراین چگونه می توانید اسناد و مدارک مناسب و تمرکز و محدودیت های مناسب را یاد بگیرید؟ این چالشی است که هر مدیر پروژه باید به آن رسیدگی کند.
- چگونه مهارتهای توسعه اسناد خود را بهتر و بیشتر نماییم؟
این ترفند، بسیار کاربردی است؛ از اسناد پروژه دیگران استفاده کنید تا به شما در صرفهجویی در زمان و استفاده از بهترین روشها کمک کند. تعداد زیادی از این الگوها، نمودارها، دستور کارها، چک لیست ها و موارد مشابه موجود است.
7. مدیریت فعالیت ها
برنامه ریزی، نظارت و ارزیابی پیشرفت و کیفیت فعالیت ها، تا کار به آرامی جریان داشته باشد.
به نوع خاصی از مهارت نیاز است تا مدیریت فعالیت به گونه ای حرکت کند که انواع مختلف کارکنان را با انواع ترجیحات یادگیری، مطلع و راهنمایی کند. تهیه فهرست، استفاده از ویرایشگرهای متن، متدولوژی Kanban، ساخت صفحه گسترده، رویکردهای مبتنی بر تیم، و حتی قلم و کاغذ ساده، همه اشکال مدیریت فعالیت هستند.
مدیریت فعالیت عالی می تواند بهره وری را افزایش دهد، خطاها را کاهش دهد و همه را به روز نگه دارد، بنابراین این بر عهده مدیر پروژه است که از بهترین رویکرد مدیریت فعالیت برای هر موقعیتی استفاده کند.
- چگونه مهارتهای مدیریت وظیفه را توسعه دهیم؟
بسیاری از مدیریت فعالیت ها آزمون و خطا است. این مهارتی است که مبهم است و با توجه به نیاز پروژه شما، روز به روز تغییر خواهد کرد.
روی این مهارت با تمرینات ساده کار کنید و آن دانش را با آموزشها و راهنماهای رایگان توسعه دهید تا بینش عمیقتری به شما بدهد.
منابع رایگان زیادی وجود دارد که میتوانید برای تقویت مهارتهای مدیریت فعالیت خود به آنها تکیه کنید، به عنوان مثال، استفاده از اپلیکیشن ترللو.
آموزش ترلو را ببینید.
8. کنترل پروژه
نظارت و مدیریت هزینه، برنامه، محدوده و ذینفعان.
این وظیفه مدیر پروژه است که پروژه (های) خود را طبق بودجه و برنامه ریزی پیش ببرد. تقریباً در هر پروژه ای محدودیت های خاصی وجود دارد. خزش محدوده، وقایع شناخته شده و ناشناخته موجود در مسیر و سایر درهم تنیدگی ها سعی می کنند تا مرزهای زمان و محدودیت های هزینه را کنار بگذارند.
کنترل پروژه، شامل جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از ابزارها و داشبوردهای ردیابی پروژه به منظور پیش بینی و تأثیرگذاری بر هزینه های مالی و زمانی مورد نیاز برای یک پروژه خاص است. هنگامی که محدودیت ها تأیید شد، وظیفه مدیر پروژه اطمینان از کنترل همه چیز در مسیر تکمیل شدن می باشد.
هر مدیر پروژه ای می داند که هیچ پروژه ای هرگز “100% کامل” نشده است. همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن، بیشتر برای ساختن، بیشتر برای تنظیم دقیق تر وجود دارد. در واقع کنترلهای مناسب به ایجاد محدودیتهایی در محیط پروژه کمک میکند تا در برزخ توسعه قرار نگیرد.
- چگونه مهارتهای کنترل پروژه را توسعه دهیم؟
طیف وسیعی از تکنیک های نظارت و کنترل وجود دارد که می تواند توسط مدیران پروژه استفاده شود، از جمله:
• ماتریس ردیابی الزامات (RTM). این نقشه یا ردیاب الزامات پروژه، به محصولات قابل تحویل است. این ماتریس، رابطه بین دو سند پایه را پیوند می دهد که باعث می شود فعالیت های پروژه کاملا نمایان شود و همچنین از اضافه شدن فعالیت یا الزامات جدید، بدون تایید در پروژه جلوگیری می کند.
• نمودار کنترل کیفیت، پروژه را کنترل می کند. دو شکل اساسی از نمودار کنترل وجود دارد، نمودار کنترل تک متغیره که یک مشخصه پروژه را نشان می دهد، و نمودار چند متغیره که بیش از یک مشخصه را نشان می دهد.
• جلسات وضعیت و بررسی، مشکلات را بیشتر تجزیه و تحلیل میکنند و علت وقوع رویدادها را پیدا میکنند و همچنین می توانند هر مشکلی را که ممکن است بعداً رخ دهد برجسته کنند.
9. مدیریت ریسک
شناسایی، ارزیابی و کاهش مشکلات پروژه.
شکل 4: فرایند مدیریت ریسک چابک
مهارت مدیریت ریسک موثر، واقعاً مهارتی تجربی است (دانستن اینکه چه چیزی ممکن است اشتباه باشد و همچنین داشتن تواضع برای درخواست نظر از تیم خود). ابتدا باید ریسک را شناسایی کنید و هر چه زودتر این کار را انجام دهید، شانس بیشتری برای جلوگیری از وقوع را دارید.
شناسایی ریسک باید با یک برنامه ریسک شروع شود تا بدانیم در مورد هریک چه کارهایی باید انجام شود. این فعالیت شامل تعیین احتمال، هزینه، مالک و استفاده از استراتژیهای کاهشی است که برای ریسک و اشتهای مشتری برای پذیرش ریسک صورت می گیرد.
چه این فعالیتها را در یک ابزار مدیریت ریسک اختصاصی یا در یک صفحه گسترده ساده انجام دهید، مهارت مدیریت ریسک پروژه، توانایی شناسایی ریسکها قبل از تبدیل شدن به مشکل است و همچنین برنامه های کاهش موثری ارائه دهند تا خطر تبدیل شدن آنها به مشکل از بین برود.
- چگونه مهارتهای مدیریت ریسک را توسعه دهیم؟
جدا از تجربه شخصی، چگونه می توانید مهارتهای مدیریت ریسک خود را به عنوان یک مدیر پروژه توسعه دهید؟ خب، می توانید به تجربیات دیگران تکیه کنید و از اشتباهات آنها (و از موفقیت های آنها) درس بگیرید. دانش را از بهترین ها به دست آورید و از اشتباهات آنها به عنوان درس برای تقویت یادگیری خود استفاده کنید.
10. ابزار PM
به هیچ وجه “یک ابزار مناسب” وجود ندارد – برای یادگیری همه آنها به مهارتهای مختلفی نیاز دارید.
یک مدیر پروژه تنها با دو دست خود می تواند کارهای زیادی انجام دهد. به همین دلیل برای آنها مهم است که یک بسته نرم افزاری از آنها پشتیبانی کند. متأسفانه، یک ابزار PM برای هر کار، سبک کاری، ساختار تیم و نیاز بخش وجود دارد و برای رفع هر نیازی ده ها ابزار آماده وجود دارد.
بیش از یک چهارم از شرکت کنندگان در نظرسنجی “نظرسنجی موفقیت پروژه 2018” استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه را به عنوان یک مؤلفه کلیدی برای موفقیت پروژه نام بردند. ابزارهای PM نه تنها برای کاهش بار کاری اداری مفید هستند، بلکه جز حیاتی در موفقیت هستند.
- چگونه با استفاده از ابزار PM مهارتهای خود را توسعه دهیم؟
هیچ مسیر یکسانی برای یادگیری پیچیدگی های هر ابزار PM وجود ندارد. شما می توانید برای انتخاب ابزار به موارد زیر توجه کنید:
• چه مشکلی را باید حل کنید؛
• چه ابزاری می تواند بهترین کار را انجام دهد؛
• چگونه از آن ابزار به بهترین شکل استفاده کنیم.
11. مهارتهای فنی
وایرفریم، کپی، طراحی و کدگذاری اولیه برای مدیریت موثرتر.
تعداد مهارتهای فنی موثر که یک مدیر پروژه ارائه میکند، میتواند آنها را از فردی ماهر به متخصص تبدیل کند. آیا می توانید یک محصول را با استفاده از تکنیک های مختلف قاب بندی کنید؟ آیا مهارت های اولیه طراحی دارید؟ آیا اصلاً کد می خوانید یا توسعه می دهید؟
اینها برخی از با ارزش ترین مهارت های سخت ملموس هستند. با این حال، تسلط بر این مهارت ها نیز می تواند فوق العاده دشوار باشد.
به عنوان یک مدیر پروژه، به احتمال زیاد شما می خواهید یک فرد حرفه ای، با تخصص در یک یا دو مورد باشید. یک تمرین خوب این است: مطمئن شوید که حداقل دو مهارت منحصر به فرد و متقاطع دارید. به این ترتیب، شما به عنوان یک متخصص خاص برجسته می شوید که افرادی که به تخصص شما نیاز دارند نمی توانند بدون شما کار کنند.
- چگونه مهارتهای فنی را توسعه دهیم؟
به زودی مقاله ” چگونه مهارتهای فنی خود را بهبود بخشید: 5 راه برای ارتقاء مهارت ” را برای نحوه ی توسعه مهارت های فنی منتشر خواهیم کرد؛ که بعنوان قدم اول برای شروع، می تواند کارآمد باشد.
البته شما می توانید مهارت های فنی خود را در دوره های آموزشی متفاوت نیز ارتقا دهید. این شما هستید که تصمیم می گیرید به چه مقدار راهنمایی نیاز دارید، چقدر می خواهید متخصص شوید و چه تعداد مهارت فنی می خواهید اتخاذ کنید.
بخش دوم – مهارت های نرم
مهارت های نرم مدیران پروژه موفق
این مهارت ها شخصی، حرفه ای و قابل انتقال هستند. این مهارت ها را نرم می نامند زیرا شما با ماشینی کار نمی کنید. مراحلی که در ادامه آماده است، ساده نیست چرا که نیاز به تعامل فکری و تعامل شخصی دارد. در واقع، این روشی است که شما با ماشین آلات کار می کنید و با همکاران خود ارتباط برقرار می کنید.
یادگیری این مهارت ها سخت تر است زیرا بسیاری از آنها از طریق تجربه شخصی فرد پیشرفت می کند. همچنین این مهارت ها، بسیار ارزشمند هستند زیرا ماشینها یا هوش مصنوعی نمیتوانند بسیاری از جنبههای بین فردی یا خلاقانه خود را بازسازی کنند.
مهارت های نرمی که نیاز دارید تا در شغل مدیریت پروژه حرفه ای شوید، در جدول زیر آمده است.
جدول 3: مهارت های اساسی یک مدیر پروژه موفق
12. سازماندهی
نظم دادن به هرج و مرج، مرتب کردن همه چیز، و همه چیز را تحت کنترل داشتن.
چه در حال برنامه ریزی منابع باشید یا بخواهید یک پروژه بی ارزش را به طلا تبدیل کنید؛ باید سازماندهی را بدانید. سازماندهی مشخصه تعیین کننده یک مدیر پروژه بزرگ است. شما نمی توانید بدون این مهارت یک مدیر پروژه باشید.
سازماندهی بد انگیزه، روحیه و توانایی تیم شما برای انجام کارها را خراب می کند. یک مدیر پروژه با یک استراتژی سازمانی شخصی کارهای بیشتری انجام می دهد، کمتر احساس استرس می کند و یک رهبر قابل تحسین خواهد بود.
- چگونه مهارت های سازمانی را توسعه دهیم؟
جوامعی وجود دارند که به استراتژی های سازمانی مختلف اختصاص یافته¬اند. فقط به این فکر کنید که چگونه خودیاری (سازماندهی کردن) ماری کوندو، با یک کتاب پرفروش و اکنون نیز با یک ویژهنامه نتفلیکس، بسیار محبوب شد. “سازماندهی” در این مرحله تبدیل به آیین شده است.
دو بخش در سازماندهی وجود دارد: سازماندهی فضای خود و سازماندهی کار خود. همانطور که ماری کوندو مدعی است، وجود یک فضای تمیز و مرتب مزایای روانی دارد. ناگفته نماند که قضاوت سریع اکثر مردم در مورد مهارت سازمانی شما حول آن چیزی است که در فضای فیزیکی شما مشاهده می کنند.
و بعد از آن، سختترین بخش: سازماندهی فهرست وظایف، تیم، افکار، ابزارها، گردش کار، وظایف، عادتها و بقیه موارد است.
13. کار تیمی
توانایی ایجاد کار گروهی، خواندن احساسات و انگیزه ها به طور موثر.
کار تیمی چیزی است که یک مدیر پروژه باید یاد بگیرد و همزمان آموزش دهد. یک مدیر پروژه باید انعطاف پذیر و قابل اعتماد با کارمندان، مشتریان، تامین کنندگان، قراردادهای خارجی، مشتریان و هر کسی که هر روز صبح با او ملاقات می کند، کار کند.
تأثیر مثبت کار تیمی توسط علم رفتار و روانشناسی پشتیبانی می شود. جان جی مورفی، نویسنده کتاب «با هم کشیدن: 10 قانون برای کار تیمی با عملکرد بالا»، خاطرنشان میکند که «وقتی افراد مهارتها و دانش یکدیگر را به چالش میکشند، میتوانند راهحلهایی ایجاد کنند که عملی و مفید باشد».
ثابت شده است که کار با یکدیگر جرقه نوآوری، تقویت شادی، رشد شخصی، دفاع از فرسودگی شغلی، رشد مهارت های تخصصی، بهبود بهره وری، ریسک های ارزشمند، کاهش احساس استرس و افزایش خلاقیت است.
- چگونه کار تیمی را توسعه دهیم؟
دو رویکرد برای «یادگیری» مهارت های کار گروهی پیشنهاد می کنم:
1) دانش نظری در مورد معنای کار تیمی و مزایای هدایت موفقیت آمیز کار تیمی؛
2) تمرینات سرگرم کننده و حضوری که می توانید با تیم خود انجام دهید. اعتماد، تفاهم و راحتی را ارتقا دهید.
برای دانش نظری، سعی کنید ببینید چه تحقیقات پیشرفته ای در زمینه کار گروهی انجام می شود.
14. اولویت بندی
توانایی انجام کار درست، در زمان مناسب.
به عنوان مدیران پروژه، بخش بزرگی از کار ما تعیین و برقراری ارتباط دیگر افراد است که چگونه وقت خود را صرف کنند. اما به همان اندازه نیز مهم است که از نحوه مدیریت زمان خود آگاه باشیم. نقل قول استیون کاوی، “دشمن بهترین ها خوب است”، در مورد مدیریت زمان مدیر پروژه (آنها و تیمشان) واقعاً به خوبی اعمال می شود.
مشکل این است که وظایف مهم معمولاً با کارهای فوری مغلوب می شوند. در صورت نیاز، تجزیه و تحلیل 80/20 از وظایف فعلی خود را انجام دهید. بنابراین، اگر زمان محدودی در روز دارید، چگونه می توانید مطمئن شوید که برای کارهای مهم زمان اختصاص می دهید؟
مدیران پروژه موفق همچنین به وقت هم تیمی های خود احترام می گذارند، بنابراین خواندن زبان بدن افراد حاضر در اتاق نیز برای اطمینان از ادامه مسیر شما بسیار مهم است.
- چگونه مهارت های اولویت بندی را توسعه دهیم؟
ابتدا بفهمید که وقت خود را چگونه می گذرانید. اگر قبلاً این کار را نکردهاید، از یک ابزار ساده ردیابی زمان استفاده کنید تا به شما کمک کند مکانهایی را که زمان خود را سپری میکنید برچسبگذاری و تجزیه و تحلیل کنید. آیا اولویت های شما در اینجاست؟
اگر مطمئن نیستید، این نقل قول را به خاطر بسپارید:
“آنچه مهم است به ندرت فوری است و آنچه فوری است به ندرت مهم است.” دوایت دی. آیزنهاور
برای اینکه در اولویت بندی بهتر شوید، باید نقشه معروف ماتریس اولویت بندی آیزنهاور را بررسی کنید. کار او بین اینکه چه وظایفی فوری هستند، چه وظایفی مهم هستند و چه وظایفی هیچکدام از اینها نیستند، تفاوت قائل می شود.
• مهم و فوری – بالاترین اولویت
• مهم اما فوری نیست
• مهم نیست اما فوری
• مهم نیست و فوری نیست – کمترین اولویت
شکل 5: اولویت بندی کارها با ماتریس اهمیت – فوریت
با استفاده از ماتریس فوق الذکر، اصول “مرتبسازی” وظایف را در دستههایی خواهید آموخت که تعیین میکند آیا خودتان آنها را انجام میدهید، واگذار میکنید یا کنار میگذارید.
به زودی مقاله مفصل تری با موضوع اولویت بندی منتشر خواهد شد.
15. پژوهش
توانایی بررسی موثر برای درک تصویر بزرگ.
مدیران مؤثر پروژه باید در مورد همه کارهایی که تیم های آنها اجرا می کنند، بدانند ‘فقط به اندازه کافی خطرناک باشند’. شما باید پلتفرمها و سیستمهایی را که تیمهایتان استفاده میکنند و امکانات و محدودیتهای آنها را بشناسید تا بتوانید مکالمات هوشمندانه و آگاهانهای با مشتریان، تیم، ذینفعان و تامینکنندگان داشته باشید.
پژوهش، ارزش تلاش برای توسعه تخصص در سراسر چرخه حیات پروژه را دارد: استراتژی، طراحی خدمات، طراحی محصول، مفهوم خلاقانه، تجربه کاربر، طراحی، توسعه محتوا، توسعه جلویی، توسعه پشتیبان، QA، میزبانی، شبکه های تحویل محتوا، SEO، تجزیه و تحلیل ، CMS، رسانه های اجتماعی یا رسانه.
- چگونه مهارت های پژوهش را توسعه دهیم؟
همیشه میتوانید به کتابخانهها، بهویژه کتابخانههای تحصیلات تکمیلی، بهعنوان منبعی عالی برای بهترین شیوههای تحقیق اعتماد کنید.
16. خلاقیت
توانایی متفاوت دیدن چیزها و رویکرد منحصر به فرد به چیزها.
خلاقیت یکی از مهارت هایی است که کامپیوتر و هوش مصنوعی نمی توانند با آن مطابقت داشته باشند. ماشینها و حیوانات وحشی ممکن است بتوانند بسازند، سرگرم کنند، و اجرا کنند، اما هیچ چیزی وجود ندارد که «خلاقیت» را مانند نوع بشر هدایت کند. این است که آن را به یک مهارت ارزشمند تبدیل می کند.
- چگونه خلاقیت را توسعه دهیم؟
برند مورد علاقه «خلاقیت» شما در نهایت به شما بستگی دارد. آیا می خواهید بسازید، طراحی کنید، بنویسید، نقاشی کنید یا پیچ و خم کنید؟ راههای زیادی برای تقویت خلاقیت شما وجود دارد، مانند تغییر عادت، گذراندن وقت در فضای باز، سرگرم کردن، آزمایش کردن لوازم هنری ویا گوش دادن (یا ساختن) موسیقی.
17. تفکر انتقادی
تصمیم گیری در مورد اینکه وقتی هیچ انتخاب واضحی وجود ندارد چه کاری انجام دهید و با اعتماد به نفس مشکلات را حل کنید.
به احتمال زیاد اصطلاح «تفکر انتقادی» را شنیدهاید، اما آیا میتوانید آن را توصیف کنید؟ آیا می دانید چیست و چگونه می توانید به بخش هایی از مغز خود که در آن برتری دارند دسترسی پیدا کنید؟ به عقیده آکسفورد، تفکر انتقادی عبارت است از “تحلیل و ارزیابی عینی یک موضوع به منظور شکل دادن به یک قضاوت”.
اغلب، مدیران پروژه با داده های متناقض، ایده ها و حقایق نامتناسب، و نقص در استدلال مشترک مواجه می شوند. اینکه بتوانیم آنچه را که میبینیم، فکر میکنیم، میشنویم و احساس میکنیم جدا کنیم و تصمیم بگیریم که «چه چیزی بهتر است» برای وضعیت فعلی، نقطه کلیدی در معنای یک متفکر انتقادی است.
هفت مهارت تفکر انتقادی وجود دارد که من آنها را به اساسی ترین ماهیت آنها تقسیم کرده ام:
• تجزیه و تحلیل – چه اطلاعاتی موجود است؟
• تفسیر – اطلاعات چه چیزی را نشان می دهد؟
• استنباط – چه نتیجه ای می توان گرفت؟
• توضیح – یک ارائه آسانسوری برای موارد فوق.
• خود تنظیمی – آیا ممکن است در مورد چیزی اشتباه کنم؟
• ذهن باز – احتمالات دیگر چیست؟
• حل مسئله – حرکت بعدی چیست؟
شکل 6: هفت مهارت تفکر انتقادی
- چگونه مهارت های تفکر انتقادی را توسعه دهیم؟
HBR.org پیشنهاد می کند که 3 عادت می تواند به شما در بهبود تفکر انتقادی کمک کند: همه مفروضات را زیر سوال ببرید، از طریق منطق دلیل بیابید و افکار خود را متنوع کنید. جوهر اساسی این توصیه این است که همه چیز را زیر سوال ببرید، برای شکل دادن به یک گزاره راه حل به منطق و عقل تکیه کنید و همیشه سعی کنید مسائل را از دیدگاه مخالف ببینید.
18. ارتباطات
توانایی درک و درک شدن توسط افراد با زمینه های مختلف.
یکی از مهارت های ضروری برای مدیریت پروژه، توانایی برقراری ارتباط خوب – درک کردن و درک شدن است. ارتباطات عالی، محور هر رابطه است و بنابراین اثربخشی ارتباطات مدیر پروژه نه تنها بر تیم پروژه بلکه بر مشتری و ذینفعان نیز تأثیر می گذارد.
با این حال، ارتباط موثر فقط اتفاق نمی افتد؛ این کار با صرف زمان و تلاش لازم برای شناخت خوب تیم و ایجاد یک برنامه ارتباطی مناسب و ابزارهای ارتباطی مرتبط که با تیپهای شخصیتی مختلف مرتبط است، شروع میشود. برای ما، این بدان معناست که باید استراتژی ارتباطات خود را از پروژه ای به پروژه دیگر تطبیق دهیم، به این دلیل ساده که ممکن است اعضای تیم متفاوتی برای هر پروژه داشته باشیم و یک سیستم یا ساختار ارتباطی خاص ممکن است همیشه برای همه کارساز نباشد.
مهارت کلیدی ارتباطی مدیریت پروژه برای تسلط بر توانایی گوش دادن، شفاف بودن و اطمینان از درک شماست. وقتی اطلاعات با پیامهای مناسب، در زمان مناسب، به فرد مناسب، از طریق کانال مناسب جریان یابد، تقریباً میتوان بر هر مانعی غلبه کرد.
- چگونه مهارت ارتباطات را توسعه دهیم؟
برقراری ارتباط خوب در شرایط ایده آل با ارتباط دهندگان عالی آسان است – اما پروژه ها به ندرت از شرایط ایده آل سود می برند و هیچ کس یک ارتباط دهنده کامل نیست.
من بر آموزش مهارت های ارتباطی در بسیاری از زمینه ها تمرکز کرده ام، خواه در عیب یابی شکایات مشتری برای حل تعارضات یا مدیریت بهتر مکالمات دشوار.
اما فراتر از این فعالیتهای اختصاصی تقویتکننده ارتباطات، باید بگویم: فقط خودتان را در موقعیت های متفاوت قرار دهید. به رویدادها بروید، با افراد جدید ملاقات کنید، منطقه آسایش خود را ترک کنید، با اشتیاق به جمع های گفت-وگو اضافه شوید. هر مکالمه ای که دارید به شما چیزی در مورد ارتباط موثر می آموزد.
19. رهبری
دیدن آنچه می تواند باشد، تصویر بزرگ، و رهبری و الهام بخشیدن به دیگران.
اگر از سال ها پروژه های پیشرو چیزی یاد گرفته باشیم، قطعا این است که رهبری عالی یک مهارت ضروری برای مدیر پروژه خوب بودن، است. نقش رهبری ما به این معنی است که تیم ها را رهبری و مدیریت می کنیم. تنظیم چشم انداز، ایجاد انگیزه در تیم و بهبود زندگی تیم خود با مربیگری آنها و الهام بخشیدن به دیگران.
اما رهبر بودن فقط به معنای ایجاد حس خوب برای تیمهایمان نیست – ما باید فرآیند را اجرا کنیم و همه اعضای تیم را نیز در صف نگه داریم. ما می دانیم که آخرین تماس در مورد آنچه تیم ما در آینده روی آن کار می کند و همچنین مسئولیت نهایی در مورد شکست یا موفقیت پروژه را داریم.
مهارت کلیدی رهبری مدیریت پروژه برای تسلط بر رهبری این است که مطمئن شوید به جای اینکه فقط مدیریت کنید، رهبری می کنید. این به معنای ارائه چشم انداز و نقشه راه برای موفقیت و خدمت و توانمندسازی تیم خود برای رسیدن به آن است.
- چگونه مهارت های رهبری را توسعه دهیم؟
رهبری کار سختی است که میتوان آن را یاد گرفت، اما یکی از آن چیزهایی است که زمان، تجربه و تلاش مداوم میطلبد.
با این حال، هیچ کتاب یا دوره ای نمی تواند شما را یک شبه به یک رهبر تبدیل کند. هیچ دوره آنلاین نمی تواند صلاحیت های رهبری واقعی را به شما بدهد. برای شروع، پیشنهاد می کنم به دنبال سمینارهای رهبری محور توسط سخنرانانی باشید که احساس می کنید حرف ارزشمندی برای گفتن دارند.
20. دیپلماسی
توانایی تأثیرگذاری، مذاکره و همکاری در موقعیتهای دشوار.
به گفته سزار عابد “دانستن نحوه مذاکره خوب به طوری که همه طرف ها راضی باشند یک مهارت کلیدی برای مدیر پروژه موفق است.”
مدیریت پروژه تا حدودی شبیه سیاست است. اغلب گروهی متفاوت از افراد را گرد هم می آورد، اغلب با علایق رقیب، و وظیفه ما این است که این علایق مختلف را در یک صفحه قرار دهیم تا بتوانیم اهداف پروژه را محقق کنیم. به عبارت دیگر، یک مدیر پروژه خوب باید یک مذاکره کننده عالی باشد.
بحث در مورد بودجه، تخصیص منابع و جدول زمانی می تواند به خصومت و نتیجه معکوس تبدیل شود، اگر با درایت انجام نشود. مدیران پروژه موفق میدانند که چگونه میتوانند در صورت امکان مصالحه کنند و چگونه بدون آسیب رساندن به روابط محل کار خود، خط محکمی را حفظ کنند.
مهارت کلیدی مذاکره مدیریت پروژه که باید به آن مسلط شد، یافتن حد وسط است – سازشهایی را انجام دهید تا همه افراد مهم احساس کنند که برنده شدهاند!
- چگونه مهارت های دیپلماسی را توسعه دهیم؟
کتابهای زیادی در زمینه دیپلماسی وجود دارد، برخی بیشتر نظری و برخی دیگر عملیتر. می توانید با یک اثر کلاسیک،” قدرت درایت ” اثر پیتر لگ شروع کنید. این کتاب به چگونگی حفظ خونسردی خود در موقعیتهای سخت، تاکتیکهای حل تعارض، استراتژیهای مذاکره و تأثیر مثبت بر اطرافیان میپردازد.
همچنین باید “دیپلماسی عمومی” نوشته نیکلاس جی. کال را بررسی کنید، که به پنج حوزه اصلی دیپلماسی عمومی می پردازد: گوش دادن، حمایت، دیپلماسی فرهنگی، مبادلات، و پخش بین المللی. این کتاب توصیه های خود را از طریق دریچه ای از روابط بین الملل، مطالعات ارتباطی، روانشناسی، و شیوه های معاصر متمرکز می کند و معنای همه اینها را در زمان “درگیری جهانی در عصر دیجیتال” برجسته می کند.
21. مربیگری
ساده کردن پیچیدگی، توضیح دادن، ایجاد تیم، هدایت و تشویق.
شکل 7: مربیگری سیستمی
هر مدیر پروژه یک مربی است به نحوی که باید بهترین ها را در تیم و محصول خود به نمایش بگذارد. مربیگری شکل وارونه ای از “تدریس” است که در آن هدف “کمک به آزمودنی در یادگیری” به جای “انتقال اطلاعات” است.
السی، مدیر عامل شرکت The Coaching Tools، خاطرنشان می کند که “به عبارت ساده تر، مربیگری جایی است که شما با کسی کار می کنید تا با خودتان ارتباط برقرار کنید، محیط و زندگی خود را دوباره طراحی کنید و سپس برای اجرای آن اقدام کنید.”
منظور از مربیگری تمرکز بر نیازها و استعدادهای فردی و به کارگیری پتانسیل کامل آنهاست. این ممکن است شامل ارائه بازخورد مثبت، ایجاد انتظارات مثبت، شناسایی فضای رشد، گوش دادن به نگرانیها و اجازه دادن (حتی تشویق) به اشتباهات باشد.
- چگونه مهارت های مربیگری را توسعه دهیم؟
چگونه یک مربی بزرگ می شود؟ یک راه ممکن است این باشد که خودتان مربی شوید. با یک مربی یا مربی حرفه ای زندگی یا کار کنید و به کارهایی که انجام می دهند و چگونه انجام می دهند توجه داشته باشید. توجه ویژه ای به آنچه که خوب کار می کند و آنچه که در آن ناموفق می¬شود، داشته باشید.
همچنین می توانید به دنبال مربی های شغلی در شهر خود باشید و یکی از آنها را برای یک جلسه مربیگری تمام روز با کارکنان خود به محل کار خود بیاورید. همچنین میتوانید مربیان حرفهای را در صورت داشتن وبلاگ، ویدیو یا پادکست به صورت آنلاین دنبال کنید.
ویژگی های شخصیتی مدیران پروژه موفق
بعد از تقویت مهارت های سخت و نرم ، متوجه می شوید که بخش مهمی از مهارت ها گم شده است!
اینجاست که به هم میریزد.
فهرست بالا از مهارت های مدیریت پروژه، بخش سوم بسیار مهمی به اسم ویژگی های شخصی و حرفه ای را داراست.
ویژگی های شخصیتی بسیار مهم هستند. آنها پایه و اساس مهارت های نرم و روشی هستند که شما مهارت های سخت را اجرا می کنید. آنها بخشی از اجزای سازنده یک مدیر پروژه خوب هستند.
اینها چیزهایی هستند که آموزش آنها سخت – اگر نگوییم غیرممکن – است، اما در تجربه ثابت شده است که این ویژگی ها واقعاً مدیران پروژه خوب را از بد جدا می کنند.
روزانه چند مورد از این ویژگی ها را تجسم و تمرین می کنید؟
• منظم – کشوی جوراب شما چگونه است!
• بصیر – ببینید چه چیزی می تواند، پتانسیل و فرصت باشد.
• جزئیات گرا – شکاف ها و اشتباهات را تشخیص دهید.
• تیم گرا – همدل، عاشق کار و برقراری ارتباط با مردم.
• محتاطانه خوشبین است – همیشه مراقب، اما مثبت.
• سرسخت – زمانی که همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود به راه خود ادامه دهید.
• سازگار – عاشق حل مسئله است و می تواند انعطاف پذیر باشد.
• قاطع – توانایی ارزیابی، پیش بینی و تصمیم گیری دشوار.
• مسئولیت پذیر – مالکیت خود را به دست بگیرید، مراقب باشید و وزن های سنگین کار تیمی را بردارید.
• اخلاق کاری قوی – سخت کوش، پرهیجان، با انگیزه و به موقع.
- چگونه می توان ویژگی های شخصیتی مدیر پروژه موفق را تقویت کرد؟
با خودت صادق باش
از همکاران خود بازخورد بخواهید و در مورد آنچه به اشتراک می گذارند باز و پذیرا باشید. بیاموزید که چگونه به آرامی و سازنده خود را نقد کنید و به یاد داشته باشید که هیچ گاه تقصیر نیست، بلکه میل به پیشرفت مداوم است.
فروتن باش
فروتنی آغاز خرد است. برای اینکه شخصیت خود را بسازید، باید راه های جدیدی را باز کنید. هیچ کس هرگز نمی تواند “بیش از حد متواضع” باشد، اگرچه کسانی که مطمئناً چنین فکر می کنند.
در اصول و ارزش های خود زندگی کنید
فرقی نمیکند «دیگران را دوست داشته باشید» یا «کار درست را انجام دهید»، زندگی بر اساس اصول شما، تصمیمگیری را آسانتر و شخصیت شما را ثابتتر میکند. به گفته الکساندر همیلتون، “کسانی که برای هیچ چیز ایستادگی نمی کنند، به هیچ چیز دچار می شوند.”
عمدی باشید
صداقت تصادفی اتفاق نمی افتد. همه ما محصول افکار و عادات خود هستیم. در مورد پر کردن ذهن خود با افکار خوب عمدی باشید. ایجاد عادت به این امر، اصول را درونی می کند و شخصیت والایی را ایجاد می کند.
انضباط شخصی را تمرین کنید
داشتن شخصیت بالا، توانایی انجام آنچه را که درست است نسبت به آنچه آسان است، می طلبد. از این گذشته، همانطور که جان وودن می گوید، “آزمون واقعی شخصیت یک مرد این است که وقتی کسی تماشا نمی کند، انجام می دهد.”
پاسخگو باشید
اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که انتظارات زیادی دارند. اول خودت مسئول باش غرور را کنار بگذارید. روی خودتان را به مسئولیت پذیری باز کنید. بگذارید دیگران شما را به سمت شخصیتی والا سوق دهند.
مهارت های مدیریت پروژه چابک
مهارتهای مدیریت پروژه چابک به همه موارد فوق نیاز دارد، و همچنین چند مورد منحصر به فرد که میخواهم به آنها توجه کنم، برای این متدولوژی بسیار مهم هستند.
در اینجا چند ویژگی اضافی وجود دارد که می توانید روی یک مدیر پروژه چابک خوب باید بر آنها مسلط باشد تا روی او حساب کنید.
شکل 8: مهارت های مخصوص مدیر پروژه چابک
1. تسهیلگر
به افراد کمک کنید تا اهداف مشترک و نقش آنها در “تصویر بزرگتر” را درک کنند. به عنوان یک تسهیل کننده، باید بتوانید اهداف کلی را قابل درک و دست یافتنی کنید.
2. حل مسئله
توانایی پیمایش در تعارض، خطاها و موانع غیرمنتظره با متانت و هدف. اگر اتفاق غیرمنتظره ای رخ دهد، خونسردی خود را حفظ می کنید و الگوی خوبی برای دیگران هستید.
3. حل فصل و یا تشدید موضوع
دانستن اینکه چه زمانی برای حل داخلی مسائل مناسب است و چه زمانی برای مداخله. درک اینکه چه منابعی برای زمانی که تشدید ضروری تشخیص داده می شود در دسترس است، مهم است.
4. تیم سازی
درک پیچیدگی های اجتماعی مدیریت یک تیم از افراد که نیاز به راهنمایی و تشویق دارد. مطمئن شوید که تیم شما به خوبی با هم کار می کند، به یکدیگر اعتماد دارد و به عنوان یک واحد احساس رضایت می کند.
5. مدیریت تغییر
ایجاد تغییرات طبیعی و اجتناب ناپذیر و تا حد امکان آسان، فراگیر و شفاف در یک کسب و کار. هیچ تغییری، مهم نیست چقدر بزرگ است، نباید تیم شما را تا حدی که به هم بریزد که مختل شود.
6. محیط مناسب ایجاد کنید
“فرهنگ محل کار” خود را بشناسید و مطمئن شوید که با دیدگاه شما برای تیم و کار آنها مطابقت دارد. اجازه ندهید خیلی سخت گیرانه یا خیلی معمولی شود و مطمئن شوید که همه آزادی ها و محدودیت های خود را درک می کنند.
جمع بندی
شما به عنوان یک مدیر پروژه تازه کار یا با سابقه، احتیاج به مهارتهای زیادی دارید تا بتوانید علاوه بر مدیریت بهتر پروژه ها، ارتقا شغلی نیز داشته باشید.
شاید یادگیری هر مهارت و ابزاری، شما را به خواسته تان نرساند. در این مقاله از بین مهارت های نرم، سخت و ویژگی های شخصی ، به مهارت های سخت اشاره کرده ایم.
در بین مهارتهای سختی که احتمالا بیشترین کمک را به شما می کنند، عبارتند از: خواندن، نوشتن و محاسبات؛ مدیریت فرآیند؛ آغاز پروژه؛ برنامه ریزی پروژه؛ زمان بندی؛ توسعه اسناد و مدارک؛ مدیریت فعالیت ها؛ کنترل پروژه؛ مدیریت ریسک؛ ابزارهای PM؛مهارتهای فنی می باشد.
دانستن مهارت های یک مدیر پروژه کافی نیست!؟
بله، ما باید آگاه باشیم. بله، ما باید ابزار مناسب داشته باشیم. اما از نظر انتقادی، ما باید بدانیم که چگونه تکنیک های مناسب را در پروژه های خود به کار ببریم.
دانستن تئوری مدیریت پروژه بدون مهارت به کارگیری آنچه می دانیم بی فایده است. داشتن ابزار مناسب بدون مهارت های عملی PM برای استفاده مناسب از آنها بی معنی است.
شما می توانید با شرکت در دوره مدیریت پروژه ما، مهارت های لازم خود را یاد بگیرید و تقویت کنید.
حتما نظر خودتون رو برامون بنویسید.
دیدگاهتان را بنویسید