استراتژی بازاریابی چابک
برای بسیاری از سازمانها، استراتژی بازاریابی، یک فرآیند درازمدت است. زمانی که یک برنامه بازاریابی تصویب میشود، تغییرات عمده ای در آن اتفاق نمیافتد، زیرا بودجهها از قبل تایید شدهاند.
این روش، زمانی کارآمد است که دستخوش تغییرات بازار یا فناوری نیستیم و رقیب جدید و چابکی در بازار وجود ندارد.
ولی امروزه، با وجود رقابت و حضور فناوریهای تازه در بازاریابی، شرکتها چاره ای جز چابکی ندارند و پیامها و کمپینهای بازاریابی باید بطور مداوم تغییر کنند.
در سطح جهانی نیز داستانهای موفق وجود دارد، مانند توییت Oreo’s Superbowl XLVIII در سال 2013، که “شما همچنان میتوانید در تاریکی غوطهور شوید” که میلیونها بار به اشتراک گذاشته شد.
این همان عرصه بازاریابی چابک است. پس به عرصه بازاریابی چابک خوش آمدید.
این همان استراتژی بازاریابی چابک است که در آن گروهی از بازاریابان، افراد خلاق و برنامهریزان رسانهای، کمپینهای بازاریابی کوتاهمدت را به روش چابک اجرا میکنند و به تغییرات سریع بازار، رفتار مشتری و روندهای فناوری پاسخگو هستند.
در این مقاله با ما همراه باشید تا بیشتر از استراتژی بازاریابی چابک، یاد بگیریم.
تیم پویا و خلاق: عامل موفقیت در اجرای استراتژی بازاریابی چابک
بهترین راه برای اجرای استراتژی بازاریابی چابک، تشکیل تیم پویا، خلاق برای بازاریابی چابک است. این شاید مهم ترین استراتژی باشد.
برای این کار باید از اجیلیست های بازاریابی استفاده کرد؛ زیرا آنها با سرعت بالا و خلاقیت بیشتری کار می کنند. همچنین، می توانید از تیم های چابکی که در بخش های مختلف مانند فروش، عملیات و امور مالی و روابط عمومی حضور دارند، در تیم بازاریابی چابک، بهره گرفت.
این تیم باید توانایی درک فرآیند بازاریابی چابک را داشته باشند. همچنین، حمایت مالی لازم از اعضای این تیم صورت گیرد. همچنین برای جلوگیری از وجود ترس از اشتباه کردن در این تیم، باید به افراد خلاق کمک شود تا با موضوعات نوآورانه وارد جلسات شوند. آنها باید با استفاده از ابزارهای پویا برای همکاری و به اشتراک گذاری ایده ها به کار خود ادامه دهند. بهتر است که جلسات استراتژیک و بحث های طولانی مدت را به حداقل رسانده و به جای آن، با رهبری روزانه، آنها را راهنمایی کنید. تمرکز بیشتر بر روی محصولات تحویلی کوتاه مدت، باعث جذب و افزایش مشتریان خواهد شد
مشخصات تیم بازاریابی چابک
تیم چابک بازاریابی، توسط سه بازیکن کلیدی هدایت می شود که شامل مالک کمپین، اسکرام مستر و تیم تحویل میباشند.
مالک کمپین، که نقشی شبیه مالک محصول اجایل را بر عهده دارد، مسئول هماهنگی کلی فعالیتهای تیم بازاریابی چابک را بر عهده دارد و وظیفه اش برگزاری جلسات و کارگاهها، مالکیت پروژهها و کمپین ها و انتشار اسپرینت های بازاریابی میباشد.
اسکرام مستر، مسئول بودجه، برنامهریزی، آموزش و رسیدگی به مسائل مربوط به تیم و کمپینهای بازاریابی است.
تیم تحویل نیز، مسئول تحویل محصول نهایی و خوراک بازاریابی به مشتریان است.
هر یک از این بازیکنان، مسئولیتهای مهمی را برعهده دارند و به یکدیگر وابسته هستند. مالک کمپین مسئول هماهنگی بین تیم ها و تعیین اولویت ها است. اسکرام مستر مسئول برنامه ریزی و مشاوره در مورد بودجه و منابع است و همچنین مسئول آموزش و رسیدگی به مشکلات مربوط به ارائه کمپینها میباشد. تیم تحویل، مسئول ارائه محصول نهایی به مشتریان است و باید با دقت بالا به کار خود ادامه دهند.
این تیم ها در کنار هم هستند و وظایف را روزانه توسط خود تیم، تقسیم و اجرا می نمایند. این بازیکنان باید با یکدیگر همکاری کرده و بصورت هماهنگ، برای دستیابی به اهداف تیمی تلاش کنند. به علاوه، آنها باید به همراه تیم خود، از ابزارهای پویا مانند تخته کانبان برای همکاری و به اشتراک گذاری ایده ها در عمل استفاده کنند تا بهترین نتیجه را برای تیم به ارمغان آورند.
چگونه یک استراتژی بازاریابی چابک را توسعه دهیم؟
عوامل مهم در توسعه استراتژی بازاریابی چابک، در شکل ۱ به تصویر آمده که در ادامه می خواهیم این مراحل را از منظر جیسون دیمرس، مدیر عامل آدینس بلوم که یک آژانس تبلیغاتی در سیاتل است، بررسی کنیم.
شکل ۱: مراحل توسعه استراتژی بازاریابی چابک
جیسون دیمرس، پیشنهاد میدهد که بمنظور توسعه استراتژی بازاریابی چابک، به جای برنامه ریزی جزئیات کمپین های بزرگ، به شروع با کمپین های کوچک و انعطاف پذیر که در تعامل و همسويی با هم و اهداف استراتژیک سازمان هستند و آمار نشان می دهد که ۶۳٪ مهم هستند، توجه شود. وی میگوید “به کمپین فکر نکنید، آن فقط یک طرح کلی است.”
وی می افزاید، مدیریت پروژه های بازاریابی را با کمپین های کوچک شروع کنید (۵۴٪ اهمیت دارند).
این موضوع به شما این امکان را میدهد که نتایج را به دقت بررسی کرده و در میانه راه تغییرات لازم را ایجاد کنید. به عنوان مثال، میتوانید با یک کمپین ایمیلی شروع کنید و به دنبال آن، با استفاده از پرداخت به ازای هر کلیک در گوگل ادز، ارسال بروشورها و نصب بنرها در وب سایت خود، بازخورد مداوم مخاطبان خود را بگیرید.
با این روش، میتوانید نتایج را بررسی کرده و در صورت نیاز، در میانه راه تغییرات لازم را ایجاد کنید. البته که همه این موارد نیازمند بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده (با اهمیت ۵۰٪ی ) از انواع بازخورد مشتریان، مانند لایک-کامنت و غیره دارد.
همچنین، از تبلیغات چاپی یا حتی تلویزیونی برای بازاریابی استفاده کنید، اما لازم است تا با توجه به بودجه و نیازهای تیم بازاریابی، روش مناسب را با تیم چابک خود، انتخاب کنید. (این همان مفهوم چابک مهندسی شده یا DA می باشد.)
در کمپینهای آزمایشی اولیه، ممکن است یک محصول عملکرد خوبی نداشته باشد. در این صورت، باید تحلیل و ارزیابی را برای درک اینکه آیا مشکل مربوط به محصول یا کمپین است، ارائه دهید. در صورتی که کمپین موفقیت آمیز بوده باشد، میتوانید بودجه بیشتری را برای افزایش دسترسی اختصاص دهید و یا در صورت پیدا شدن یک گزینه جذاب، میتوانید مسیر خود را تغییر دهید و آن را دنبال کنید.
همه این موارد با تشکیل ساختار تیم چابکی به دست می آید که ۴۱٪ مهم می باشد.
قدم های ۵ گانه اجرای استراتژی بازاریابی چابک
بر اساس گزارش سال ۲۰۲۲ از سایت marketingcharts.com ، ۵ قدم برای اجرای استراتژی بازاریابی چابک لازم است که در ادامه به بررسی دقیق تر آن می پردازیم.
شکل ۲: قدم های ۵ گانه اجرای استراتژی بازاریابی چابک
-
طراحی و توسعه CMS چابک:
برای شروع استراتژی بازاریابی چابک، نیاز دارید تا یک سیستم مدیریت محتوای چابک یا Agile Content Management System طراحی و ایجاد کنید.
یک CMS چابک، برای استفاده توسط چندین تیم در سراسر یک سازمان طراحی شده است و امکان تکرار سریع برای انطباق با نیازهای مدیریت محتوا را فراهم می کند تا محتواهای مختلف و تجارب یکپارچه تیم بازاریابی و مشتریان از همه کانال های ارتباطی با مشتری را سازماندهی کند. این CMS باید قابلیت تغییرات سریع را داشته باشد تا بتوانید به تغییرات بازار پاسخ دهید. شمای کلی Agile CMS در شکل زیر نمایش داده شده است.
شکل ۳: سیستم مدیریت محتوای چابک Agile CMS
-
تشکیل تیم بازاریابی چند عملکردی یا Cross Functional:
تشکیل تیم بازاریابی چابک که چند عملکردی یا Cross Functional هستند، به این معنی است که تیمی از نویسندگان، طراحان گرافیکی و ویدئوئی، تولید کنندگان محتوا و سایر متخصصین دیگری که صفر تا ۱۰۰ کار بازاریابی را انجام می دهند، گرد هم آورید تا بتوانید محتوای با کیفیت و مناسب را در داخل همین تیم تولید کنید و وابسته به بیرون از تیم نباشید.
-
تعریف فواصل زمانی انتشار محتوا:
باید فواصل زمانی مشخصی برای تولید محتوا تعیین کنید. مثلاً هر هفته یک پست بلاگ یا هر دو هفته یک ویدئو. این موضوع کمک می کند تا بتوانید به تعداد و کیفیت محتوای خود پایبند باشید.
-
اولویت بندی و محدوده پروژه های محتوایی:
باید محدوده کار را مشخص کنید و به اولویت بندی پروژه های مختلف بپردازید. برنامه ریزی کنید که چه محتوایی بیشترین تأثیر را در کدام مدیا و با چه فرم بازاریابی داشته و یا اولویت بیشتری دارد.
-
اجرا،اندازه گیری و بهبود:
آنچه که کار می کند را اجرا کنید و سپس با استفاده از تحلیل داده اندازه بگیرید و بهبود ببخشید. بررسی کنید که چه محتوایی بیشترین تأثیر را داشته است و چگونه می توانید به طور مداوم بهبود ببخشید.
نکات کلیدی در اجرای استراتژی چابک
نکات کلیدی در اجرای استراتژی چابک وجود دارند که در حین اجرای مراحل ۵ گانه استراتژی بازاریابی چابک لازم است تا اجرا شوند. این مراحل عبارتند از :
- محتوا را قبل از رویدادها آماده نگه دارید
پیشنهاد میشود که محتوای رویدادها را قبل از برگزاری آن ایونت یا رویداد، آماده نگه دارید. اگر رویدادهای ورزشی و سیاسی خاصی مانند انتخابات، زودتر اعلام شود، تیم مبارزات انتخاباتی باید با تصاویر و محتوایی آماده باشد که ممکن است قبل از پخش زنده فقط به چند ویرایش ساده نیاز داشته باشد.
برای آماده سازی بهتر، لازم است رویدادها را پیش بینی کنید و با تصاویر و کلمات از پیش نوشته شده، آماده باشید. حتی بهترین طراحان و نویسندگان محتوا نیز برای تهیه یک کپی خوب به زمان نیاز دارند. لذا با بهره گیری از این روش، می توانید به راحتی، محتوای مناسبی را از قبل برای رویدادها تولید کرده و با کمی تغییرات، بموقع به دست مخاطبان برسانید.
- بازه های زمانی اجرای کوتاه در کنار جلسات ایستاده ۱۵ دقیقه ای
در بازاریابی چابک، باید به واکنش سریع به رویدادها و اتفاقات توجه کرد. این به معنای بررسی و ارزیابی مداوم است. پروژه های بازاریابی چابک در بازه های زمانی از ۲ روز تا ۴ هفته طول میکشند.حتی برای سهولت اجرا، گاهی وظایف بزرگتر به چند بازه زمانی کوچک تر تقسیم میشوند.
همچنین برگزاری جلسات ایستاده ۱۵ دقیقه ای، به اعضای تیم کمک میکند تا آنچه روز قبل انجامدادهاند و همچنین برنامهریزیشان برای امروز را مرور کنند. در صورتی که مسائلی به سرعت باید حل شود، باید در این جلسات بیان شده و را حل آن مشخص شود. یادتان باشد که موفقیت یک کمپین چابک به کار تیمی بستگی دارد و شکست و یا موفقیت پروژه بازاریابی، به نام کل تیم ثبت می شود، نه فقط یک فرد خاص.
- از قدرت رسانه های اجتماعی با دقت استفاده کنید!
بعضی از کمپین های بازاریابی چابک که موفقیت آمیز بوده اند، از تأثیرات قابل توجهی از رسانه های اجتماعی بهره برده اند.
مثال۱: کمپین چابک Dunk in the Dark اوریو
در سال ۲۰۱۳ در هنگام برگزاری بازی سوپربول، برق در استادیوم خاموش شد و بازی به تعویق افتاد. تیم بازاریابی شبکههای اجتماعی شرکت اوریو سریعاً به این موضوع واکنش نشان داد و تصویری از یک کوکی اوریو را در تاریکی به همراه متن “You can still dunk in the dark” به معنی: “هنوز میتوانید در تاریکی، کوکی خود را دوباره در شیر بغل کنید” را در توییتر منتشر کرد.
این توییت به سرعت ویرال شد و در عرض چند دقیقه بیش از هزاران ریتوییت و لایک دریافت کرد. این توییت برای خلاقیت و واکنش به لحظه به یک رویداد زنده، مورد تحسین قرار گرفت و نشان داد که قدرت شبکههای اجتماعی در جذب مخاطبان را در روشهای بازاریابی برند، به خوبی نشان میدهد.
موفقیت این توییت به تنهایی به شمارهگذاری پست و تعاملات آن محدود نمیشود، بلکه بر اساس گزارشات، شرکت مادر اوریو، Mondelez International، پس از منتشر شدن توییت، افزایش قابل توجهی در فروش کوکی اوریو را دریافت کرد که به افزایش شناخت برند و احساس مثبت ایجاد شده توسط این رویداد در شبکههای اجتماعی بازمیگردانده میشود.
توییت “Dunk in the Dark” اوریو به عنوان یک نمونه درخشان از بازاریابی موفق در شبکههای اجتماعی شناخته میشود و توسط بازاریابان و کارشناسان شبکههای اجتماعی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
شکل ۴: توییت Dunk in the Dark اوریو
مثال۲: کمپین چابک بازی “Share a Coke” شرکت کوکاکولا
کمپین چابک بازی “Share a Coke” شرکت کوکاکولا در سال ۲۰۱۱ در استرالیا آغاز شد و به سرعت به یکی از محبوبترین کمپینهای بازاریابی شبکههای اجتماعی تبدیل شد. در این کمپین، شرکت کوکاکولا نامهای شخصی را به جای برند کوکاکولا بر روی بطریهای خود چاپ کرد و به مشتریان امکان داد که نام دلخواه خود را بر روی بطری کوکاکولا بنویسند.
این کمپین باعث شد تا مشتریان با برند کوکاکولا ارتباط شخصیتری برقرار کنند و به اشتراک گذاری عکسهای خود با بطریهای کوکاکولا با نام خودشان، از طریق شبکههای اجتماعی، جهت تبلیغات برای برند کوکاکولا استفاده کردند.
این کمپین باعث افزایش قابل توجهی در فروش کوکاکولا شد و در سالهای بعد به دیگر کشورها هم گسترش یافت. به عنوان یکی از موفقترین کمپینهای بازاریابی شبکههای اجتماعی، “Share a Coke” نشان میدهد که با استفاده از استراتژیهای خلاقانه و شخصیسازی برای جذب مخاطبان، برندها میتوانند بازاریابی موثری را در شبکههای اجتماعی داشته باشند.
شکل ۵: کمپین بازی “Share a Coke” شرکت کوکاکولا
مثال۳: کمپین “Ice Bucket Challenge”برای بیماران آلزایمر
کمپین “Ice Bucket Challenge” یکی از موفقترین کمپینهای شبکههای اجتماعی در تاریخ است که در سال ۲۰۱۴ با هدف جمعآوری پول برای بیماری آلزایمر آغاز شد. در این کمپین، افرادی که برای توانبخشی از بیماری آلزایمر مبتلا بودند یا به این بیماری نزدیک بودند، باید آب بر فراز سر خود بریزند و این ویدیو را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند. سپس آنها به چالش دیگری دعوت میکردند که باعث افزایش آگاهی و جذب بیشترین توجه به بیماری آلزایمر شد.
این کمپین به سرعت ویرال شد و میلیونها نفر از سراسر دنیا در آن شرکت کردند. در نهایت، بیش از ۱۵۰ میلیون دلار برای جمعآوری پول برای بیماری آلزایمر جمعآوری شد، که این مبلغ بیش از دو برابر هدف اصلی کمپین بود.
این کمپین نشان میدهد که با استفاده از چالشهای جذاب و خلاقانه در شبکههای اجتماعی، برندها میتوانند به جامعه خود پیام ارسال کنند و به جمعآوری پول برای اهداف خیریه کمک کنند، همچنین این کمپین نشان میدهد که با استفاده از قدرت ویرال شبکههای اجتماعی، میتوان به راحتی از عموم مردم برای حمایت از مبادی خیریه استفاده کرد.
مثال ۴: کمپین آدیداس در جریان اعتصاب لندن
کمپین “آدیداس” با هشتگ #boostlondon در جریان اعتصاب متروی زیرزمینی در لندن در سال ۲۰۱۴ بود. در آن زمان، به دلیل اعتصاب کارکنان متروی لندن، حمل و نقل عمومی در شهر دچار مشکل شد و مردم برای رسیدن به مقاصد خود باید از پیادهروها استفاده کنند. آدیداس با هدف تبلیغ کفشهای خود که به نام Boost معرفی شده بودند، از این فرصت استفاده کرد و با هشتگ #boostlondon، مردم را به دویدن و استفاده از کفشهای Boost برای رسیدن به مقاصد خود تشویق کرد.
این کمپین نشان میدهد که با استفاده از رویدادهای روزمره و فرصتهایی که به نظر میرسند، برندها میتوانند با استفاده از شبکههای اجتماعی، به مخاطبان خود پیام ارسال کنند و در عین حال، برای تبلیغ محصولات خود استفاده کنند.
شکل ۶: کمپین boostlondon شرکت آدیداس
- در رسانه های اجتماعی توهین و یا شوخی نکنید!
برای بکارگیری قدرت رسانه های اجتماعی باید با دقت استفاده کنید؛ باید برای این کار مراقب باشید و از استفاده از زبان توهینآمیز یا شوخیهایی که ممکن است منجر به انتشار اخبار منفی شود، پرهیز کنید.
به عنوان مثال، صاحبان شرکت آمریکایی کیک در یکی از برنامههای تلویزیونی با مجری برخورد بدی داشتند و سپس با یک پست در فیسبوک، مصرفکنندگان را به دلیل گران بودن کیک خودشان توسط این افراد، احمق خواندند. این اقدام منجر به انتشار اخبار منفی شده و به برند آنها آسیب زده است. بنابراین، باید مراقب باشید که تیم مدیریت محتوای شما، نادان و بیتجربه نباشد و از منابع معتبر و متخصصانه برای مدیریت رسانههای اجتماعی خود استفاده کنید. همچنین، هر توییت، پست فیسبوک یا آپلود اینستاگرام نشاندهنده برند شماست و باید به این نکته توجه داشته باشید که چگونه از آنها استفاده میکنید.
هنگامی که یک بلای طبیعی رخ میدهد، بهتر است از این فاجعه انسانی سود نجوئید. بنابراین، از استفاده از بلایای طبیعی به عنوان یک فرصت بازاریابی خودداری کنید. به عنوان مثال، هنگامی که یک طوفان به ساحل شرقی ایالات متحده وارد شد و میلیونها نفر در خانههای خود محبوس شدند، یک شرکت توییت کرد که “این طوفان میوزد، اما حمل و نقل رایگان نیست”. این اقدام منجر به توهین به شرایط سخت مردم شد و به برند شرکت آسیب زد.
همچنین، از وعدههای دروغین و غیرقابل تحقق خودداری کنید. به عنوان مثال، شرکت Abe Circle Pro در مورد دستگاههای تمرینی خود اظهار کرد که استفاده از آنها به مدت ۳ دقیقه معادل ۱۰۰ دراز و نشست است که این وعده غیرقابل تحقق بود و به برند شرکت آسیب زد.
همچنین، بهتر است از تکیه بیش از حد به پاسخها و پستهای خودکار خودداری کنید، چرا که این امر ممکن است به بازاریابی چابک شما آسیب برساند. به عنوان مثال، شرکت هواپیمایی American Air به توییتی که خطوط هوایی را بدترین خطوط در جهان توصیف میکرد، پاسخ خودکار داد که “از حمایت شما سپاسگزاریم! ما مشتاقانه منتظر آیندهای روشن هستیم!” که این پاسخ خودکار بدون بررسی محتوای توییت، به نظر مخاطبان شرکت، بیتوجهی و نابخشودنی به نظر میرسید و به برند آن آسیب زد. بنابراین، بهتر است از پاسخهای خودکار به موضوعات پرخطر خودداری کرده و به جای آن، از منابع معتبر و متخصصانه برای مدیریت رسانههای اجتماعی خود استفاده کنید.
- در بازاریابی چابک، سرعت واکنش شما به رویدادها و اتفاقات بسیار مهم است.
برای این کار، باید تمرکز بیش از حد روی علائم نگارشی یا جزئیات فنی نباشد و به جای آن، باید روی ایجاد کمینه محصول پذیرفتنی یا (MVP) و انجام بداههگویی متمرکز شود. این مفهوم برای بازاریابان متعارف ممکن است سخت به نظر برسد، اما MVP ها باید در طول زمان رایج شوند.
استفاده از روشهای بداههگویی میتواند به شما کمک کند تا در عرض چند دقیقه به رویدادها و اتفاقات پاسخ دهید و بهترین استفاده را از آنها ببرید. برای مثال، در زمانی که یک رویداد جهانی مثل جام جهانی فوتبال روی میدهد، بازاریابان میتوانند از بداههگویی برای ایجاد تبلیغات خلاقانه و مرتبط با این رویداد استفاده کنند و بهترین استفاده را از فرصتی که روی دست داده است ببرند.
در کل، سرعت واکنش و استفاده از روشهای بداههگویی میتواند به شما کمک کند تا بهترین استفاده را از شرایط فعلی برای بازاریابی کنید و به روز باشید. با این حال، باید به این نکته توجه داشته باشید که باید به دقت و با توجه به هدف بازاریابی خود، تصمیمات خود را بگیرید و از تصمیمات بداههگویانه که ممکن است به برند شما آسیب برساند، پرهیز کنید.
با این حال، سرعت نباید بهانهای برای اشتباه کردن باشد. برعکس، به گفته تحلیلگران، یکی از خطرات حرکت بیش از حد سریع با چابکی است. بهتر است تمرکز بیشتری بر روی دقت و کیفیت پاسخها و ارسالهای شما باشد.
به عنوان مثال، سفارت بریتانیا در واشنگتن برای گرامیداشت آتش سوزی کاخ سفید در سال ۱۸۱۲، توییت زیر را ارسال کرد: “یادبود دویستمین سالگرد سوزاندن کاخ سفید. این بار فقط جرقهها!” چنین پستهای بدون فکر میتواند باعث شرمندگی هر سازمانی شود و منجر به از دست دادن ارزش برند شود.
به همین دلیل، در بازاریابی چابک، به جای تمرکز بیش از حد بر سرعت، بهتر است به دقت و کیفیت پاسخها و ارسالهای خود توجه کنید. همچنین، قبل از ارسال هر پست، باید مطمئن شوید که مطلب شما مرتبط و قابل درک است و به هیچ وجه به شرکت شما آسیب نمیرساند. در واقع، با کسب دانش و تجربهی کافی، میتوانید بازاریابی چابکی را با دقت و کیفیت بهبود بخشید و به روز باشید.
- فرهنگ بازاریابی چابک را گسترش دهید
برای رسیدن به موفقیت در بازاریابی چابک، لازم است فرهنگی در سازمان ایجاد شود و از طریق چابکی بازاریابی به دست آید. برای این منظور، یادگیری مستمر و پرورش خلاقیت در تیم بازاریابی بسیار مهم هستند. ارائه داراییهای بازاریابی انعطاف پذیر مانند کارتهای هدیه یا کوپنها نیز میتواند به موفقیت در بازاریابی چابک کمک کند. برخی شرکتها آموزشهای رسمی را برای تیم خود ارائه میدهند و به تیمهای برتر پاداش میدهند. همچنین، برای توسعه بازاریابی چابک، لازم است که سازمان، تحلیل دادهها را در نظر بگیرد تا به درک بهتری از مشتریان و بازار برسد.
به گفته کارشناسان، تیم بازاریابی باید چابک ناب باشد و ساختار سلسله مراتبی وجود نداشته باشد، اما ساختار تیمی برای استراتژیهای چابک، مناسبتر است. همانطور که تیم تولید تویوتا انجام داده است، مفهوم چابکی باید مستقیماً از طریق سازمان، حتی در سطح فروشگاه، اجرا شود.
دیدگاهتان را بنویسید