نگاهی اجمالی به مزیت های تجزیه و تحلیل کسب و کار- بخش سوم

نگاهی اجمالی به مزیت های تجزیه و تحلیل کسب و کار- بخش سوم

تجزیه و تحلیل کسب و کار را، می توان به عنوان تکنیکی تعریف کرد، که برای برقراری ارتباط بین ذینفعان مختلف، به منظور درک نیازها، ساختار، سیاست ها و عملیات یک کسب و کار، برای یافتن راهکارهایی که به سازمان در دستیابی به اهداف مورد نظر کمک می کند، استفاده می شود.
تجزیه و تحلیل کسب و کار، نقشی حیاتی در هر سازمان، ایفا می کند. تجزیه و تحلیل الزامات کسب و کار، ایجاد مستندات مناسب، شناسایی زمینه‌های بهبود فرآیند و تغییر سازمانی، برنامه‌ریزی استراتژیک و تدوین سیاست‌های مختلف که سازمان را، به سوی آینده‌ای بهتر سوق می‌دهد، به عنوان رایج‌ترین راهکار ‌ها، در نظر گرفته می‌شود.
یک سازمان، از تجزیه و تحلیل کسب و کار، برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود، با شناسایی و اجرای تغییرات خاص استفاده می کند. ماهیت تغییر، می تواند استراتژیک یا ساختاری باشد که گاهی شامل تغییر سیاست ها و فرآیندهای مختلف، در یک سازمان، برای رقابت بهتر در بازار می شود.
سازمان‌ها، مهارت‌های استراتژیک و فنی خود را، با درک سناریوی فعلی بازار، با کمک تحلیل کسب‌وکار بهبود می بخشند، که به آن‌ها کمک می‌کند تا در مقایسه با رقبا شناسایی کنند که در کجای بازار قرار دارند.
در کل مزیت های زیادی برای تجزیه و تحلیل کسب و کار وجود دارد.اما پیشنهاد می کنیم برای درک بهتر موضوع در ابتدا، مقاله “نگاهی اجمالی به مزیت های تجزیه و تحلیل کسب و کار- بخش اول/ بخش دوم” را مطالعه کنید.
در مقالات قبلی، در رابطه با چهار مزیت “افزایش ROI” ، “افزایش نرخ موفقیت” ، “ارتباطات بهبود یافته” و “پیش بینی مشکلات کسب و کار” صحبت کردیم، در ادامه مبحث ذکر شده، در اینجا به دو مزیت “افزایش رضایت مشتری” و “رشد سازمان” اشاره می کنیم.

افزایش رضایت مشتری

نباید فراموش کنیم که، یکی از اهداف مهم سازمان ها، افزایش فروش است که تحلیل گران کسب و کار با اجرای استراتژی های بازاریابی، از روشی کارآمد برای جمع آوری اطلاعات در مورد نیازها و خواسته های مشتریان استفاده می کند. در ادامه در رابطه با نیاز مشتری و افزایش رضایت آن صحبت می کنیم.
در بازار امروز، مشتری، همیشه باید در اولویت باشد. این نان و کره، بسیاری از صنایع در طول اعصار بوده است! مشتری راضی، کسی است که مدام برمی گردد. مشتری، کسی است که به نتیجه نهایی کمک می کند. این موضوع، در زمینه تحلیل کسب و کار نیز صادق است. تحلیل گر کسب و کار، “نیازهای مشتری” را، برآورده می کند. تحلیل گر کسب و کار، باید به تقویت روابط با مشتری، کمک کند. زمان سرمایه گذاری شده برای این موضوع، ارزش زیادی را، برای سازمان به ارمغان می آورد. ناراضی بودن مشتری، هرگز خوب نیست. از هر مدیر تجاری خوب بپرسید که اولویت شماره یک آنها چیست، آنها به “روابط با مشتری” اشاره خواهند کرد.

بسیاری از شرکت های امروزی، بخش بزرگی از بودجه خود را، برای بهبود عملیات استفاده می کنند. هدفشان، حد سود آوری است. چیزی که آنها متوجه نمی شوند این است که، با این کار، مشتریان را، از خود دور می کند. هدف، قرار دادن نیازهای مشتری قبل از هر چیزی، در هر کسب و کاری است. همین امر در مورد تحلیل گران کسب و کار نیز صادق است.
زمانی که عیب یابی سیستم مطرح می شود، تحلیل گر کسب و کار به مدیر محصول تغییر نقش می دهد. اگر او نیازهای مشتری را، در اولویت قرار ندهد، پروژه بدون شک، شکست خواهد خورد. گوش دادن فعال به مشتری، برای تعیین آنچه مورد نیاز و مطلوب است، شروع یک رابطه خوب می باشد. زمانی که تحلیل گر کسب و کار نتواند به کل پروژه گوش دهد، نه تنها پروژه اشتباه شروع می شود، بلکه به فاجعه نیز ختم می شود.
تحلیل گر کسب و کار، باید افراد را، به بیان بازخوردشان، تشویق کند. او باید بفهمد که مشتری دقیقا چه می‌خواهد، حتی اگر خودشان ندانند. ممکن است، مشتری بداند که پروژه می خواهد چه کاری انجام دهد و یا بدانند، که چگونه می خواهند پروژه اجرا شود، اما نداند که چگونه آن را، بیان کند. و حتی، مشتری، داده های ضروری برای برنامه پروژه را، جمع آوری کند، اما این وظیفه تحلیل گر کسب و کار است که تعیین کند، آیا داده ها ارتباط دارند یا خیر. تحلیل گر کسب و کار میانجی ارتباطات است. او باید مهارت های ارتباط با مشتری، خوبی داشته باشد. تحلیل گر کسب و کار، باید به زبان مشتری صحبت کند.
گاهی اوقات، در اولویت قرار دادن رابطه با مشتری، یک کار دلهره آور می باشد. حد سودآوری، برای موفقیت در هر پروژه ای حیاتی است. در بعضی از مواقع، تحلیل گر کسب ‌و کار درگیر کاهش هزینه‌ها و به خطر انداختن رابطه‌اش با مشتری می‌شود. اما اگر کمی از بودجه خود فراتر بروید و مشتری را، در سایر زمینه های پروژه راضی تر نگه دارید، مشتری بسیار خوشحال تر خواهد شد.
تهیه گزارش ها و تخصیص هزینه به فناوری اطلاعات، برای انجام یک کار، آسان تر از صرف زمان یا هزینه برای توسعه برنامه‌ی رضایت مشتری است. بهایی که هر سازمانی برای این امر بپردازد، ارزش بالایی دارد. این موضوع در رابطه با تحلیل گر کسب و کار هم صدق می کند.

رضایت مشتری، یعنی:
• آگاه نگه داشتن آنها از پیشرفت کار ؛
• به زبانی که آنها می فهمند، صحبت کنید؛
• هنگامی که به مانعی برخورد کردید و یا زمانی که از حد پیشرفت عبور کردید، با آنها مشورت کنید.
در هر صورت، حفظ ارتباط ثابت با مشتریان، رضایت آنها را، تضمین می کند که منجر به تکرار عملیات تجاری می شود. این به رشد کسب و کار، کمک می کند.

رشد سازمان

هر کسب و کاری، کامل نیست و هر از گاهی، مدیریت با مشکلاتی، مواجه می شود. تجزیه و تحلیل کسب و کار، به ما فضایی برای پیشرفت می دهد. همه ما می دانیم که اداره یک کسب و کار آسان نیست، بنابراین، بهبود خود ضروری است. این بهبود فردی، برای مدیریت و کارکنان نیز بسیار مفید می باشد و همچنین، مهارت ها را، برای کمک به رشد و توسعه شرکت، افزایش می دهد. داشتن مدیریت و کارکنان خوب، می تواند در درازمدت یک کسب و کار را در هر بازار معینی موفق کند.
یکی از اهداف تجزیه و تحلیل کسب و کار، شناسایی خطاها در سیستم و یا بهبود آن با تنظیم سیستم موجود، است. تحلیل گر کسب و کار، باید عملکرد سازمان را به منظور افزایش بهره وری، کیفیت و سود درک کند. اگر او درون و برون سازمان را درک کند، به راحتی برای تحلیل کسب و کار سازمان، راهکاری ارائه می دهد، و نتایج کلی، آسان تر به دست می آید.
تحلیل گر کسب و کار، باید کسب و کار را در یک بازه زمانی مکرر تجزیه و تحلیل کند تا بتواند:
• با روندهای در حال تغییر همگام شود؛
• در بازار زنده بماند؛
و همچنین، به سازمان کمک می کند تا شکاف خود را در زمینه های زیر بیابد.
• کاهش هزینه؛
• افزایش بهره وری؛
• بهبود کارایی؛
• نیروی انسانی.
همه این زمینه ها، منجر به جریان کارآمدی در سازمان می شود و سازمان را، در بازار پیشرو نگه می دارد. حتی اگر یک سازمان، دارای سیستم سنتی باشد، می‌تواند رشد کند، اما نمی تواند در بلند مدت زنده بماند و سازمان رو به تعطیلی می رود. به عنوان مثال، اگر نوکیا را، در نظر بگیریم، یک نام تجاری، در بازار موبایل بود، که نام و شهرت خوبی به دست آورد، اما به دلیل انتخاب های اشتباه و تحلیل ضعیف آنها، نتوانست در بازار دوام بیاورد و از بازار موبایل خارج شد. پس از مدت ها تجزیه و تحلیل، خود را، مطابق با آخرین روندهای بازار، ارتقا داد و به بازار بازگشت.

تحلیل گر کسب و کار با روش های مختلفی، که تعدادی از آنها در مقالات گذشته عنوان شده است، مسیر پیشرفت کسب و کار را، پیش بینی می کند و راهکار ‌هایی، را به سرعت و مکرر ایجاد می کند تا محصول سازمان را، سریع‌تر به بازار برساند.
از بحث فوق، می‌توان فهمید که چگونه تحلیل کسب‌وکار، به رشد یک سازمان کمک می‌کند، سازمان را با برنامه‌ریزی مناسب هم تراز نگه می‌دارد و منجر به رشد کلی و افزایش سود می‌شود.
از سویی دیگر، بهبود عملیات نیز باعث رشد سازمان می شود که در ادامه نقش تحلیل گر کسب و کار در بهبود عملیات سازمان را بررسی می کنیم.
تحلیل گران کسب و کار نقش مهمی در اداره موفق یک سازمان دارد. آنها برای کمک به چندین بخش در یک سازمان خاص، برای دستیابی به اهداف مربوطه خود، اختصاص داده شده اند. به عنوان مثال، آنها به تیم استخدام، تیم فروش و تیم تولید کمک می کنند تا عملکرد خود را بهبود بخشند و به اهداف مختلف خود برسند. شرکت‌ها و سازمان‌ها در سرتاسر جهان برای حضور متخصصان تحلیل گر کسب ‌و کار واجد شرایط، ارزش قائل هستند و برای استفاده از مهارت‌های آنها برای پروژه‌ها و عملیات شرکت تلاش خواهند کرد.
اگر به صورت آنلاین در دوره تحلیل کسب وکار ثبت نام کنید، می توانید چیزهای زیادی در مورد حرفه تحلیل گر کسب و کار بیاموزید.
حرفه تحلیل گر کسب و کار، به دلیل تقاضای زیاد برای متخصصان واجد شرایط، شغل پردرآمدی است. در حالی که بسیاری از سازمان‌ها برای تحلیل‌گران کسب ‌و کار ارزش قائل هستند، این باور وجود دارد، که در صورت استخدام، هزینه‌های اضافی برای دستمزد به همراه دارند.
این دلیل مهمی است که بدانیم، تحلیل گران کسب و کار، چقدر برای عملیات سازمانی و رشد یک شرکت ارزشمند هستند.

چگونه تحلیل گر کسب و کار به بهبود عملیات سازمان کمک می کند

در اینجا عواملی وجود دارد که نشان می دهد چگونه تحلیل گران کسب وکار به بهبود تولید و عملیات سازمان کمک می کنند. آنها ارزش زیادی را ارائه می دهند که نمی توان نادیده گرفت.

تحلیل گر کسب و کار مشکل را شناسایی کرده و راه حل موثری ارائه می دهد

یکی از ارزش‌های مهمی که تحلیل گران کسب ‌وکار در یک سازمان ارائه می‌دهند، مهارت‌های حل مسئله است. تیم های عملیاتی، در یک سازمان از خدمات تحلیل گر کسب و کار بهره مند می شوند؛ زیرا تحلیل گر کسب و کار مشکلات و چالش های موجود در سازمان را، شناسایی می کنند و همچنین بهترین راهکارهای ممکن را، پیشنهاد می دهند.
برخی از تحلیل گران کسب و کار بر روی فرآیند کسب و کار و بهینه سازی گردش کار، کار می کنند و تضمین می دهند که اهداف کسب و کار برآورده می شوند. این مجموعه از تحلیل گران کسب و کار، به عنوان “تحلیل گران فرآیند کسب و کار” شناخته می شوند. آنها برای بهبود عملکرد یک شرکت کار می کنند.
برای دانستن انواع نقش های که تحلیل گر کسب و کار می تواند بپذیرد، به مقاله “تحلیل گر کسب و کار کیست؟” رجوع کنید.

بهبود بهره وری در سازمان توسط تحلیل گر کسب و کار

تحلیل گران کسب وکار اطمینان حاصل می کنند که هر کسب و کاری که در سازمان فعالیت می کند، بسیار کارآمد است و به سمت بهره وری موثر هدایت می شود. بهره وری، یک جنبه بسیار ضروری از عملیات کسب و کار است که توضیح می دهد چرا سازمان ها برای افراد حرفه ای که بهره وری عملیاتی را تضمین می کنند، ارزش قائل هستند.
تحلیل گران کسب و کار، به سازمان کمک می کند تا با سرمایه اندکی که دارد، به دستاوردهای زیادی برسد. این بدان معناست، که سازمان ‌هایی که با بودجه‌های کم کار می‌کنند، می‌توانند به بهره‌وری دست یابند؛ چراکه تحلیل گران کسب و کار، به ساده‌سازی عملیات، به شیوه‌ای با کیفیت، کمک می‌کنند.

تحلیل گر کسب و کار نیازهای عملیاتی سازمان را شناسایی می کند

تحلیل گران کسب و کار قادر به شناسایی نیازهای عملیاتی سازمان، از طریق تجزیه و تحلیل عمیق الزامات و اهداف سازمان هستند. آنها به شکل گیری فرآیند تصمیم گیری در سازمان، از طریق درک آنچه که برای دستیابی به موفقیت باید انجام شود، کمک می کنند.

کمک تحلیل گر کسب و کار برای کاهش هزینه ها و ریسک های عملیاتی

ریسک‌های خاصی، در عملیات سازمان وجود دارد که این ریسک‌ها، می‌تواند بر رشد سازمان و تولید تاثیر منفی بگذارند و در نهایت، منجر به زیان بزرگی برای سازمان شود. اگر یک تحلیل گر کسب و کار واجد شرایط، برای مدیریت این شرایط ورود کند، علاوه بر مدیریت ریسک های عملیاتی به کاهش هزینه عملیات نیز، کمک می کند.

تحلیل گر کسب و کار ارزش را در نقش های مختلف سازمان هدایت می کند

تحلیل گران کسب و کار می توانند در چندین بخش مختلف، در سازمان ارزش ارائه دهند، حتی اگر این نقش بخشی از شرح وظایف آنها نباشد. این واقعیت که آنها می توانند خدمات خود را، در هر جایی از سازمان که مورد نیاز است ارائه دهند، آنها را استثنایی می کند.
آنها نیروی کار را در سازمان به کار می گیرند، تا به طور موثر با مهارت خود کار کنند.این یک جنبه شگفت انگیز از حرفه تحلیل گر کسب و کار است؛”توانایی داشتن نقش های متنوع”.

تحلیل گر کسب و کار به تیم های عملیاتی می آموزد که داده محور باشند

تحلیل گران کسب و کار ثابت می کنند که با آموزش تیم های عملیاتی، چگونه می توانند از داده های عملیاتی استفاده کنند. تحلیل گران کسب و کار به تیم، یاد می دهند که چگونه، در حین اجرای عملیات سازمان، بینش را تجزیه و تحلیل کنند.