اهمیت پیاده سازی تحلیل کسب و کار چابک در شرکت های نفتی
مقدمه بر پیاده سازی تحلیل کسب و کار چابک
اغلب متخصصان و مشاوران مدیریت، علل تغییرات دنیای کسب و کار را دسترسی فزاینده به تکنولوژی و نیز تغییرات سریع فناوری، رقابت، جهانی شدن بازارها، تفاوت تخصصها و مهارتها و حتی حقوقهای پرسنل، محدودیت منابع (اعم از پول، زمان، نیروی انسانی، تجهیزات، ماشین آلات، روش ها) و از همه مهم تر تغییر ذائقه و همچنین انتظارات بیش از پیش مشتریان و کارفرمایان از خروجی خدمات و محصولات پروژه ها و عملیات میدانند. در چنین شرایط و محیطی، دیگر نمی توان سازمان ها را با رویکردهای قدیمی و سنتی مدیریت نمود. لذا در چنین محیطی، واکنش سریع، موثر و بهینه به این تغییرات است که مزیت رقابتی کسب و کارها و همچنین بهره مندی از فرصتها را سبب میشود. صنعت نفت و گاز نیز از این قاعده مستثنی نیست.
تحلیل کسب وکار براساس استاندارد BABOK و با رویکرد چابک، با شناسایی نیاز ها (مشکل یا فرصت) ارائه شده از سمت ذینفعان و تحلیل و بررسی تایید و اولویت بندی آنها، راه کار های ممکن را استخراج کرده و سپس با انتخاب بهترین راهکار موجود و پیاده سازی آن در سازمان، به این امر کمک می کند. لازم به ذکر است که تیم تحلیل کسب و کار پس از پیاده سازی راه کار، اقدام به ارزیابی آن کرده و در صورت لزوم راهکار را بهبود و اصلاح می کند. در این مقاله سعی بر آن است که با توضیح مختصری، تحلیل کسب و کار با رویکرد چابک را تشریح کنیم تا به شرح موضوع کمکی بیشتر کرده باشیم. در ادامه نیز برای شفافیت بیشتر و درک بهتر موضوع، نمونه ای از انتخاب رویکرد در شرکت شل ذکر شده است.
تحلیل کسب و کار براساس استاندارد BABOK چیست؟
با وجود چالش های جاری از جمله شیوع کوئید 19، نوسانات، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام (VUCA) محیط کسب و کارها، سرعت سریع پیشرفت تکنولوژی و… سازمان ها را به سمت تغییر استراتژی، جهت درک شرایط محیط جدید، حل مشکلات، شناسایی فرصت ها و بهبود و در نهایت چابکی در کسب و کار سوق داده است.
تجزیه و تحلیل کسب و کار روشی است که با تعریف نیازها و پیشنهاد راه حل هایی که ارزشی را برای ذینفعان ایجاد می کند، تغییر را در بافت سازمان ایجاد می کند. این تغییرات ممکن است در سطح استراتژیک، تاکتیکی یا عملیاتی باشند. همچنین تجزیه و تحلیل کسب و کار ممکن است در محدوده یک پروژه یا در طول چرخه حیات شرکت و بهبود مستمر انجام شود. می توان از آن برای درک وضعیت فعلی، تعریف وضعیت آینده، تعیین استراتژی تغییر و تعیین فعالیت های مورد نیاز برای حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت آینده استفاده نمود.
ارزش بهرمندی از تحلیل کسب و کار در تحقق منافع، اجتناب از هزینه و چابک سازی سازمان ها مشخص می شود. همچنین تجزیه و تحلیل کسب و کار با افزایش کارایی یک تیم در پروژه ها، با شفاف سازی حوزه کاری و حمایت از ذینفعان کسب و کار و مشتری ها، ارزش متمایز و افزوده ای ایجاد می کند. در این استاندارد، با تعریف محدوده، اعتبارسنجی الزامات برای اطمینان از برآورده شدن اهداف کسب و کار، پروژه ها در برنامه زمان بندی و در چارچوب بودجه مشخص شده، به نتیجه می رسند و در مجموع نیازهای مشتری و پروژه برآورده می شود. از طریق استفاده موثر از تجزیه و تحلیل کسب و کار، یک سازمان به این مزایا پی می برد و در نهایت نحوه مدیریت سازمان را بهبود می بخشد.
موسسه بین المللی تجزیه و تحلیل کسب و کار (IIBA) در راستای استاندارد سازی تحلیل کسب و کار، راهنمایی دانش تجزیه و تحلیل کسب و کار (راهنمای BABOK) را منتشر کرد. این استاندارد، در سطح جهانی به عنوان استاندارد تجزیه و تحلیل کسب و کار شناخته شده است و متخصصان کسب و کار را در شش حوزه دانش اصلی متبحر کرده و مهارت ها، محصولات قابل تحویل و تکنیک هایی را که متخصصان تحلیل کسب و کار برای دستیابی به نتایج بهتر به آن نیاز دارند را تشریح می نماید. راهنمای BABOK از طریق فرآیند توسعه استانداردهای مبتنی بر اجماع، توسعه یافته است و خرد جمعی و تجربه متخصصان در این زمینه از سراسر جهان را در بر می گیرد. این مهارت ها و دانش مورد نیاز، متخصصان تحلیل کسب و کار را از بقیه تخصص ها و رشته ها، متمایز می کند.
ساختار راهنمای BABOK شامل موارد زیر می باشد:
- یک مدل مفهومی که ایده ها و اصطلاحات را در سراسر رشته های تجزیه و تحلیل کسب و کار یکپارچه می کند؛
- دیدگاه ها که در کار تجزیه و تحلیل کسب و کار برای تمرکز بر وظایف و تکنیک های خاص به زمینه ابتکارات استفاده می شود؛
- حوزه های دانش که برای پشتیبانی از تجزیه و تحلیل کسب و کار در هر سطح از ابتکارات تاکتیکی کوچک تا تحولات عمده تجاری استفاده می شود؛
- تکنیک ها که در اکثر زمینه هایی که تجزیه و تحلیل کسب و کار انجام می شود، قابل اجرا هستند.
- چشم اندازهای ۵ گانه ای (IT-Agile-BPM-Architecture-BI) که زیربناهای مدیریت کسب و کارهای امروزی را شکل می دهند.
چابک چیست؟
محیطهای رقابتی جدید، تحولات بسیاری را در میان سیستمهای تولیدی و سازمانها باعث شده است. سازمانهایی که دارای مزیتهای رقابتی در این محیط جدید باشند و به سرعت بتوانند محصولات را مطابق نیاز مشتریان تولید کنند، چابک و پیشرو هستند.
واژه چابک در فرهنگ لغت، به معنای حرکت سریع، چالاک و قادر بودن به تفکر بصورت سریع و با یک روش هوشمندانه است. به باور متخصصان، چابکی به معنای توانایی هر سازمان برای حسگری، ادراک و پیشبینی تغییرات موجود در محیط کسب و کار، پروژه، تولید و عملیات است. چنین سازمانی باید بتواند تغییرات محیطی را تشخیص داده، به آنها بهعنوان عوامل رشد و شکوفایی بنگرد. درجایی دیگر چابکی را توانایی فائق آمدن بر چالشهای غیرمنتظره برای رویارویی با تهدیدهای بی سابقه محیط کاری و کسب مزیت و سود از تغییرات به عنوان فرصت های پیشرفت تعریف میکنند.
بیانیه رسمی مدیریت چابک، چهار ارزش کلیدی را با اهمیت می شمارد:
- افراد و تعاملات بین شان، بر فرایندها و ابزارها اولویت دارد.
- هر نوع خروجی کارا و قابل اجرا، بر مستندات حجیم اولویت دارد.
- همکاری و تعامل با مشتری، بر مذاکرات قرادادی اولویت دارد.
- پاسخگویی به تغییرات، بر پیروی از برنامه اولویت دارد.
شکل 1: چهار ارزش کلیدی بیانیه رسمی چابک
این بیانیه، مجموعهای از ۱۲ اصل چابک را تعریف میکند که این اصو،ل ویژگیهای بیانیه و جزئیات فرایند اجرای چابک در کسب و کارها را تشریح می کنند.
- بالاترین اولویت چابک، جلب رضایت مشتری، از طریق تحویل زود هنگام و مستمر خروجی(محصول/خدمات) ارزشمند است.
- از نیاز به تغییر استقبال می کند، حتی در اواخر دوران پایانی توسعه محصول، خدمت یا راهکار. فرآیندهای چابک، تغییر را برای مزیت رقابتی مشتری مهم می داند.
- خروجی های کار را به طور مکرر، از ۲ روز تا یک ماه، با اولویت برای مقیاس زمانی کوتاه تر، تحویل می دهد.
- نمایندگان کسب وکار و تیم باید روزانه در طول پروژه با هم در تعامل باشند.
- معتقد است پروژه ها باید حول افراد با انگیزه ساخته شوند. محیط و حمایتی را که نیاز دارند به آنها بدهند و برای انجام کار به آنها اعتماد کنند.
- کارآمدترین و موثرترین روش برای انتقال اطلاعات به تیم توسعه و درون آن، گفتگوی چهره به چهره است.
- خروجی های کار معیار اولیه پیشرفت است نه مستندات جمع آوری شده.
- فرآیندهای چابک، توسعه پایدار را ترویج می کنند. حامیان مالی، توسعه دهندگان و کاربران باید بتوانند به طور نامحدود یک سرعت ثابت را حفظ کنند.
- توجه مداوم به برتری فنی و طراحی خوب، چابکی را افزایش می دهد.
- سادگی ، هنر به حداکثر رساندن کارهای کم اهمیت ، ضروری است.
- بهترین معماریها، نیازمندیها و طرحها از تیمهای خود سازماندهی پدید میآیند.
- تیم به طور منظم در مورد موثرتر شدن و بهتر شدن فکر می کند، سپس رفتار خود را بر اساس آن تنظیم و تعدیل می کند.
چابک در تحلیل کسب و کار BABOK چیست؟
تجزیه و تحلیل کسب و کار چابک، عمل تجزیه و تحلیل کسب و کار در چارچوب چابک با ذهنیت چابک است. تجزیه و تحلیل کسب و کار چابک می تواند یک مزیت رقابتی در محیط های سریع و پیچیده ایجاد کند و به حداکثر رساندن ارزش کسب و کار متمرکز شود. این تمرکز ثابت بر ارزش کسب و کار، نتایج بهتر و به موقع تری را در کسب و کار ایجاد می کند.
از طرفی تجزیه و تحلیل کسب و کار چابک به سازمانها کمک میکند جریان ثابت بازخورد و یادگیری را به منظور اولویتبندی کار با سرعت کافی برای برآوردن نیازهای ذینفعان و همچنین استفاده از فرصتها و پاسخ به تغییرات، تفسیر کنند. همچنین، از بازخورد ذینفعان برای ایجاد و توزیع موثر ارزش استفاده می کند. در نتیجه به افراد، تیم ها و سازمان ها کمک می کند تا بر آنچه که بیشترین ارزش را ارائه می کنند تمرکز کنند. بخشی از این تمرکز شامل شناسایی و اجتناب از کاری است که ارزش مورد نظر را ارائه نمی دهد.
سازمان ها می توانند اصول چابک را در تمام سطوح برنامه ریزی و در طیف متنوعی از حوزه های تجاری اتخاذ کنند. سطوح برنامه ریزی نمایانگر نمایی از کار در یک سازمان با سطحی از جزئیات مناسب با چارچوب زمانی است که برای آن برنامه ریزی شده و ماهیت حلقه های بازخورد مداوم را در بر می گیرد. سطوح برنامه ریزی در سه سطح استراتژی، ابتکار و تحویل راه حل، تعریف می شود. در ادامه به نقش تیم تحلیل کسب و کار در تصمیم گیری در این سطوح اولویت بندی می شود. این سطوح ، عبارتند از:
- سطح استراتژی:تصمیماتی که بر کل سازمان تأثیر می گذارد:
- تیم تحلیل کسب و کاری که در چشم انداز چابک فعالیت می کند، از تصمیمات در مورد استراتژی و تخصیص منابع موجود آن استراتژی، حمایت می کنند. تصمیمات اتخاذ شده در لایه استراتژی، محصولات، خدمات و ابتکاراتی را که سازمان منابع را به آنها تخصیص می دهد، مشخص می کند.
- سطح ابتکار عمل: تصمیماتی که بر یک ابتکار خاص تأثیر می گذارد:
- تیم تحلیل کسب و کاری که در این لایه فعالیت می کند از تصمیمات مبتنی بر ابتکار در مورد چگونگی ایجاد ارزش با منابع موجود و همچنین درک بهتر نیازهای سهامداران و گزینه های موجود حمایت می کند.
- سطح تحویل: تصمیمات اتخاذ شده در مورد تحویل راه حل:
- متخصصان تحلیل کسب و کار که در این سطح فعالیت میکنند با تیم تحویل کار می کنند تا بفهمند چگونه می توان کار را به بهترین شکل تجزیه کرد، چگونه ارزشی را که تیم ایجاد می کند، ارائه و آزمایش کرد و چگونه به سرعت از کاری که تیم انجام میدهد یاد گرفت.
شکل 2: سطوح ۳ گانه در تحلیل کسب و کار با چشم انداز چابک
همچنین موسسه IIBA از زاویه ای دیگر، تاثیر دیدگاه چابک را در حوزه های دانش تحلیل کسب و کار بررسی نموده و در راهنمای BABOK به آنها اشاره کرده است که به اختصار عبارتند از:
- برنامه ریزی و نظارت بر تحلیل کسب و کار:
- در چشم انداز چابک تحلیل کسب و کار، برنامه ریزی تجزیه و تحلیل دقیق کسب و کار را می توان تا زمانی که کار روی یک فعالیت آماده شروع شود، به تعویق انداخت تا اینکه در پروژه های پیش بینی شده، انجام شود.
- استخراج و همکاری:
- استخراج و تفصیل پیش رونده در سراسر یک ابتکار چابک رخ می دهد.
- مدیریت چرخه حیات الزامات:
- همانطور که ابتکارات چابک آشکار می شود، حوزه کار با افزایش ویژگی تعریف می شود. انتظار این است که نیازها تغییر کند و طراحی در طول پروژه تکامل یابد.
- تجزیه و تحلیل استراتژی:
- چشم انداز چابک تحلیل کسب و کار، اغلب زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که در مورد نیازها، راهحل یا حوزه تغییر عدم اطمینان وجود داشته باشد. تجزیه و تحلیل استراتژی بخشی ثابت از یک ابتکار چابک است تا اطمینان حاصل شود که راه حل های چابک ارائه شده برای سهامداران، بیشترین ارزش را تولید کنند.
- تجزیه و تحلیل الزامات و تعریف طراحی:
- نیازها به تدریج در طول یک پروژه چابک توضیح داده می شوند. تجزیه و تحلیل و طراحی درست به موقع انجام می شود.
- ارزیابی راه حل:
- در طول اجرای چشم انداز چابک تحلیل کسب و کار، ذینفعان و تیم چابک، بطور مداوم، راه حل توسعه را همانطور که به صورت تدریجی ساخته و اصلاح می شود، سنجش و ارزیابی می کنند.
چابکی در مدیریت پروژه چیست؟
مدیریت پروژه چابک از چرخههای توسعه کوتاهی به نام تکرار یا اسپرینت استفاده میکند، که در هر یک از تکرارها، ضمن اخذ بازخورد سریع و مستمر از ذینفعان و مشتریان، خروجی های نهایی با بازخوردهای مشتری، سازگار میشوند تا محصول نهایی ماهرانه ای تولید گردد. مدیریت پروژه چابک تا حدودی به دلیل ماهیت سریع کسب و کارهای امروزی بسیار محبوب شده است. این روش با تمرکز بر تعامل و تکامل محصولات و خدمات پروژه محور و همچنین همکاری مستمر اعضای تیم با هم و با مشتری، سازمانهایی را هدف قرار میدهد که با ضربالاجلهای سریع به بازار، تغییر اولویتها، مشارکت بالای ذینفعان و نیاز به انعطافپذیری سر و کار دارند.
شکل 3: مثالی از چارچوب چابک اسکرام در مدیریت پروژه
سازمانی که از مدیریت پروژه چابک استفاده می کند، به جای صرف شش ماه برای توسعه محصول یا خدماتی که ممکن است در زمان ورود به بازار منسوخ شده باشد، می تواند اولین تکرار را در عرض دو هفته منتشر کند. سپس آنها می توانند به انتشار نسخه های به روز شده و تطبیقی در شش ماه آینده ادامه دهند که نتیجه نهایی بسیار موثرتر، هماهنگ تر و مفیدتر خواهد بود. به همین دلیل است که مدیریت پروژه چابک، در بین تمامی سازمان ها پذیرفته شده است.
مزایای بهرمندی از مدیریت پروژه چابک چیست؟
مزایای بهرمندی از مدیریت پروژه چابک عبارتند از:
- کیفیت محصول بالاتر:
- از آنجایی که تست خروجی در طول فرآیند توسعه پروژه یکپارچه شده است، تیم می تواند بازخوردهای منظم را انجام دهد و زمینه های بهبود را پیدا کند.
- کاهش ریسک:
- مدیریت پروژه چابک، عملاً احتمال شکست مطلق پروژه را از بین می برد. کار در تکرارهای زمانی ثابت، به تیم ها این امکان را می دهد که از ابتدا یک محصول کارآمد را توسعه دهند یا به سرعت شکست بخورند و رویکرد دیگری را در پیش بگیرند و محصول یا خدمت را در طول این تکرارهای منظم، هم راستا با نیاز مشتری نمایند.
- دید بهتر در عملکرد پروژه:
- مدیریت پروژه چابک به اعضای تیم اجازه می دهد تا بدانند پروژه چگونه در حال پیشرفت است. جلسات مکرر چابک و بررسی خروجی های تکمیل شده در انتهای بازه زمانی آن تکرار یا اسپرینت، باعث افزایش شفافیت برای همه اعضای تیم می شود.
- افزایش کنترل پروژه:
- اعضای تیم در طول پروژه، فرصت های بیشتری برای تست و تطبیق و درنهایت کنترل أقلام قابل تحویل پروژه دارند.
- قابلیت پیش بینی بهتر پروژه:
- تقسیم پروژه بازه های زمانی یا اسپرینت های کوتاه تر، به مدیران پروژه اجازه می دهد تا هزینه دقیق، زمانبندی و تخصیص منابع لازم برای هر اسپرینت یا تکرار را پیش بینی کند.
- رضایت بیشتر مشتری:
- یکی از مزایای اصلی چابکی در مدیریت پروژه، این است که با همکاری بیشتر مشتری، رضایت مشتری بیشتر می شود. متدولوژیهای مدیریت چابک، مشتری را در اولویت قرار میدهند و مدیران را تشویق میکنند تا با آنها و همچنین با سایر ذینفعان همکاری نزدیک داشته باشید تا اطمینان حاصل شود، چه چیزی ایجاد می شود که واقعاً مشکل دینفعان را حل میکند و
- همچنین از آنجایی که در پروژههای چابک، آزمایش و بررسی منظم در هر بازه زمانی انجام میشود، میتوانید بازخورد واقعی آنها را در زمان واقعی و بعد از هر تکرار و ارائه محصول کاری خود دریافت کنید.
- تیم های شاد تر:
- تیم های چابک مستقل تر هستند. به این معنا که اغلب به آنها آزادی عمل داده می شود تا ایده های جدید را پیشنهاد دهند، نوآوری کنند و مشکلی را حل کنند که ممکن است در روش های سنتی مدیریت پروژه وجود نداشته باشد.
- با چنین مسئولیتی، به افراد اعتماد می شود تا کار را انجام دهند و تشویق می شوند که خود را به عنوان اعضای یکپارچه تیم ببینند که می توانند تفاوت محسوسی در نتیجه پروژه ایجاد کنند. نه تنها این موضوع، بلکه تاکید بر همکاری و ارتباطات میتواند به پرورش تیمهای شفافتر، کارآمدتر، خلاقتر و البته شاد تر کمک کند.
در طول سال های اخیر، پذیرش روشهای مدیریت پروژه چابک رشد چشم گیری کرده است. برخی از محبوب ترین چارچوب ها برای اجرای مدیریت پروژه چابک عبارتند از اسکرام(Scrum)، ناب(Lean)، کانبان(Kanban) و …
بررسی پیاده سازی تحلیل کسب و کار چابک در شرکت شل :
معرفی شرکت:
شل با نام کامل رویال داچ شل (Royal Dutch Shell) ، شرکت بریتانیایی- هلندی فعال در صنعت نفت و گاز است که مرکز مدیریت آن در لاهه هلند قرار دارد و یکی از غولهای نفتی بزرگ جهان محسوب میشود که از لحاظ درآمد در رتبهی سوم جهانی قرار دارد. این شرکت، انواع فرایندها از اکتشاف، استخراج، پالایش، حملونقل، توزیع و بازاریابی، پتروشیمی، تربیت نیرو و خرید و فروش را در حوزه های نفت و گاز و پتروشیمی انجام میدهد. بعلاوه شرکت شل در حوزهی انرژیهای تجدیدپذیر همچون باد، سوختهای زیستی و هیدروژن هم فعالیتهایی دارد. شل در بیش از ۷۰ کشور جهان فعالیت کرده و روزانه ۳/۷ میلیون بشکه نفت استخراج میکند.
رويكرد كسب و كار شركت شل:
در شركت شل، از اصطلاح چابک استفاده نمیشود، آنها از متدولوژی مدیریت چابک خود که Edge نام دارد، استفاده میکنند که مجموعه ای از چارچوب های اسکرام(Scrum) و دواپس(DevOps) می باشد. در شل، از Edge بهعنوان یک اصطلاح کلی برای پوشش دادن اصول و شیوههای چابک و ناب در کل شرکت استفاده میکنند، که از یک ابتکار فناوری اطلاعات نشات میگیرد. پروژه ها با رویکرد Edge در سال 2010 آغاز شد چرا که بدون راه حل های فناوری اطلاعات، تغییر در سریع ترین زمان ممکن با کمترین هزینه برای مدیریت کسب و کار و پروژه ها و رقابتی ماندن در عصر کنونی، امکان پذیر نیست.
Edge همان چیزی است که شرکت شل، آن را روش مهندسی شده چابک ویژه سازمان خود می داند.
همچنین بمنظور اجرای چابک این حوزه، از رویکرد چابک نوینی به نام دواپس DevOps برای تحویل مداوم محصول و خدمات استفاده میکند، در حالی که برخی از جنبههای مدیریت پروژه سنتی يا آبشاري (Waterfall) را نیز حفظ کرده است. هدف آنها این است که Edge را در تمام مشاغل خود برای تحویل پروژه در سطح جهانی اجرائی نمایند.
Edge برای پروژه هایی که به یک یا چند مورد از موارد زیر نیاز دارند، بسیار سودمند تلقی می شود:
- جاهایی که سرعت ورود به بازار بسیار مهم است؛
- نمونه های اولیه و اثبات مفاهیم و فرضیات در اولویت است؛
- بکارگیری در نسخههای تکراری کوچک؛
- مواردی که شامل برنامه های کاربردی غیر حیاتی هستند؛
- به تعهد کاری بیش از شش تا هشت عضو تیم نیاز ندارد.
مدیران پروژه شل با توجه به نیاز شرکتشان، رویکرد مناسب چابک خود را پیشنهاد می دهند.
رویکرد چابک زمانی اعمال می شود که عدم اطمینان، نیاز به تصمیم گیری سریع، انعطاف پذیری و تحویل زود هنگام وجود داشته باشد و رویکرد آبشار زمانی اعمال می شود که ایمنی، دقت، پیش بینی پذیری و کنترل در اولویت باشد.
اما ویژگی های بهینه سازی همکاری بین تیم توسعه و عملیات و انتشار سریع، قابل پیش بینی و تکرار پذیرتر ارزش پیشنهادی که در رویکرد چابک دواپس (DevOps) وجود دارد، باعث شده تا شرکت شل در تیم های توسعه از این رویکرد استفاده کند. امروزه و بعد از اطمینان مدیران شل به ایمن بودن ابزارهایی که سریع کار می کنند؛ تصمیم به آشنایی همه کارکنان شل با فلسفه چابک دواپس DevOps گرفتند.
شکل 4: شمای کلی فلسفه چابک دواپس DevOps
چارچوب فلسفه کلیدی DevOps – مورد استفاده در شرکت شل
چارچوب، CALMS که پایه های کلیدی فلسفه چابک دواپس است را می توان در پنج واژه فرهنگ سازی، اتوماسیون یا خودکارسازی، تفکر ناب، اندازه گیری و به اشتراک گذاری خلاصه نمود. بدین ترتیب که:
- فرهنگ سازی:Culture
- خودکارسازی؛Automation
- تفکر ناب:Lean thinking
- اندازه گیری: Measurement
- اشتراک گذاری: Sharing
شکل 5: پایه های ۵ گانه فلسفه چابک دواپس DevOps
فرهنگ : فرهنگ سازمانی نقش اساسی در موفقیت یک کسب و کار ایفا می کند، به همین دلیل پرداختن به آن بسیار مهم و ضروری است. فرهنگ در DevOps، یک خط قرمز است. زمان صرف شده در فعالیت های غیر ضروری و همچنین دیوارکشی بین تیم ها و تعاملات غیر چابک، از جمله مهمترین موانع در رسیدن یک سازمان به اهدافش هستند DevOps. توصیه می کند که تیم ها را از واحدها و سیلوهایشان خارج کنید و دیوار بین آن ها را از بین ببرید تا تیم ها با هم تعامل بهتری داشته باشند. با همسو کردن اهداف متفاوت تیم ها، به هدف اصلی سازمان یعنی ایجاد و تحویل ارزش به کمک دواپس، می توان رسید.
خودکارسازی :هنگامی که فرهنگ سازی در سازمان انجام شد، می توان بر خودکارسازی یا اتوماسیون همه قسمت ها تمرکز و برای همه چیز برنامه ریزی کرد زیرا فرایندهای دستی بسیار کند و مستعد خطای انسانی هستند.
ناب: اجرای Lean به معنی نگه داشتن همه چیز در حداقل است. ابزارها، جلسات و همه چیز دیگر باید Lean باشد یعنی در حداقل ممکن باشد. تفکر ناب یعنی ارزش محور بودن فعالیت ها و کاهش فعالیت های اضافه و اتلاف ها و در حداقل نگه داشتن همه چیز.
اندازه گیری :اگر اندازه گیری به روش صحیحی انجام شود، اشتباهات بزرگ رخ نمی دهد. در صورت اندازه گیری و گزارش گیری در همه ی تیم ها و فرایند ها وجود داشته باشد، یک سازمان قادر به تجزیه و تحلیل ارتباط بین فرایند ها، ابزارها و داده های محصولات در کنار خواهد بود. اندازه گیری به سازمان کمک می کند تا نقاط ضعفش را بشناسد و در جهت بهبود آن گام بردارد و در نهایت بتواند روند پیشرفت را پایش کند. اندازه گیری و جمع آوری داده ها باید با ابزارهای پیشرفته ای انجام شود. ابزارهایی که شامل قابلیت هایی فراتر از نظارت و گزارش گیری رویدادها هستند و می توانند بینش جدیدی به سازمان انتقال دهند. به این ترتیب می تواند از فکر کردن به نحوه دریافت و ثبت اطلاعات در عملیات مهم جلوگیری کرد و آن را به ابزارهایی با بستر مناسب سپرد.
به اشتراک گذاری :بعد از آنکه داده ها در سازمان جمع آوری شد، باید اشتباهات و نحوه ی جلوگیری از آن و دانش جدیدی که از این راه بدست آمده را منتشر کرد.
نتایج پیاده سازی تحلیل کسب و کار چابک در شرکت شل
بعد از پیاده سازی DevOps ،میزان موفقیت های کسب شده در شرکت شل عبارت بودند از:
- کاهش چشمگیر تعداد مشاوران: شرکت به شدت به مشاوران، حدود 50 درصد از کارکنان پروژه های فناوری اطلاعات، متکی بود و اکنون تنها پنج درصد از بخش IT ، مشاور هستند.
- 100 درصد از کاربران از ارزش، کیفیت و سرعت راه حل ها راضی بودند.
- 97 درصد از کاربران مورد بررسی از هزینه راه حل های ارائه شده راضی بودند.
مراحل مدل چابک Edge شرکت شل
فرایند تحویل پروژه با رویکرد چابک Edge در شرکت شل، شامل مراحل زیر می باشد:
شکل ۶: فرایند تحویل پروژه با رویکرد مدل چابک Edge در شرکت شل (دیاگرام نردبانی)
جمع بندی: پیاده سازی تحلیل کسب و کار چابک
تجزیه و تحلیل کسب و کار روشی است که با تعریف نیازها و پیشنهاد راه حل هایی که ارزشی را برای ذینفعان ایجاد می کند، تغییر را در بافت سازمان ایجاد می کند. این تغییرات ممکن است در سطح استراتژیک، تاکتیکی یا عملیاتی باشند که در مجموع باعث تحقق منافع، اجتناب از هزینه، چابک سازی سازمان، شفاف سازی حوزه کاری و سایر مزایا می شود و در نهایت نحوه مدیریت سازمان را بهبود می بخشد.
رویکرد چابک، توانایی پاسخگوئی سریع در برابر تغییرات است، بطوریکه بر چالشهای غیرمنتظره برای رویارویی با تهدیدهای بی سابقه محیط کاری و کسب مزیت و سود از تغییرات به عنوان فرصت های پیشرفت، بکار گرفته شود. در این رویکرد 4 بیانیه و 12 اصل وجود دارد که در این مقاله به آن ها اشاره شد.
تجزیه و تحلیل کسب و کار با رویکرد چابک می تواند یک مزیت رقابتی در محیط های سریع و پیچیده ایجاد کند و به سازمانها کمک میکند تا جریان ثابت بازخورد و یادگیری را به منظور اولویتبندی کار، با سرعت کافی برای برآوردن نیازهای ذینفعان، استفاده از فرصتها و پاسخ به تغییرات تفسیر کنند. همچنین تیم تجزیه و تحلیل کسب و کار از تکنیک های تجزیه و تحلیل کسب و کار چابک برای به حداکثر رساندن ارزش کسب و کار، یادگیری سریع، سازگاری و واکنش به تغییرات و کاهش ضایعات و اتلاف ها، استفاده می کنند. سازمان ها نیز می توانند اصول چابک را در تمام سطوح برنامه ریزی (استراتژی، ابتکار و تحویل راه حل) و در طیف متنوعی از حوزه های تجاری اتخاذ کنند
رویکرد چابک در مدیریت پروژه نیز قابلیت اجرا دارد که بدلیل ماهیت سریع کسب و کارهای امروزی، بسیار محبوب شده است. این روش با تمرکز بر تعامل و تکامل محصولات و خدمات پروژه محور و همچنین همکاری مستمر اعضای تیم با هم و با مشتری، منجر به نتیجه نهایی بسیار موثرتر، هماهنگ تر و مفیدتر شده است. مزایای بهرمندی از مدیریت پروژه چابک شامل: افزایش کیفیت محصول، کاهش ریسک، عملکرد بهتر پروژه، افزایش دقت کنترل پروژه، قابلیت پیش بینی بهتر پروژه، رضایت بیشتر مشتری و همچنین ایجاد تیم های شاد تر می باشد.
Edge که ترکیبی از چارچوب چابک اسکرام و فلسفه کاری دواپس می باشد، همان چیزی است که شرکت شل، آن را روش مهندسی شده چابک ویژه سازمان خود می داند. ویژگی های بهینه سازی همکاری بین تیم توسعه و عملیات و انتشار خروجی های سریع، قابل پیش بینی و تکرار پذیرتر، ارزش پیشنهادی که در رویکرد چابک دواپس (DevOps) وجود دارد، باعث شده تا شرکت، از این رویکرد در مدیریت پروژه و کسب و کار خود استفاده کند. امروزه و بعد از اطمینان مدیران شل به ایمن بودن ابزارهایی که سریع کار می کنند؛ تصمیم به آشنایی همه کارکنان شل با فلسفه چابک دواپس DevOps و مدل فرایندی تحویل پروژه یا رویکرد Edge، گرفتند. مدلی که فلسفه کلیدی آن DevOps است و در پنج واژه فرهنگ سازی، اتوماسیون یا خودکارسازی، تفکر ناب، اندازه گیری و به اشتراک گذاری(CALMS) خلاصه می شود.
در شرکت شل، تغییرات محیط کسب و کار، تغییرات تکنولوژی و دسترسی به آن، نیاز به کاهش اتلاف، ایجاد ارزش جدید منطبق بر ذائقه و انتظارت مشتری دارد که این امر، شرکت شل را به سمت رویکردهای مدیریتی چابک اختصاصی شده شرکت شل، یعنی مدل Edge سوق داده است . این رویکرد، محاسنی مانند تحویل سریع محصول یا خدمت به بازار، تغییر چابک اولویت ها، مشارکت بالای ذینفعان، افزایش انعطاف پذیری و سایر منافع را برای شرکت شل رقم زده است.
درنهایت استفاده از فرایند تحویل پروژه با رویکرد چابک Edge در شرکت شل، منجر به کاهش چشمگیر مشاوران و افزایش رضایت کاربران از راه حل های ارائه شده، گشته است.
دیدگاهتان را بنویسید